معین وکیلی- ایرانیان فردا تعامل یا تقابلبارها در این دو راهی قرار گرفته‌ایم اما هیچگاه اینگونه در میانه راه نبوده‌ایم . از زمان اشغال لانه جاسوسی و کنار رفتن دولت کارتر همیشه دولت‌های ایران و امریکا بر خلاف مواضع یک دیگر بوده اند‌.به بیان دیگر هر بار دولتی میانه رو و معتدل در ایران حاکم […]

معین وکیلی- ایرانیان فردا

تعامل یا تقابل
بارها در این دو راهی قرار گرفته‌ایم اما هیچگاه اینگونه در میانه راه نبوده‌ایم . از زمان اشغال لانه جاسوسی و کنار رفتن دولت کارتر همیشه دولت‌های ایران و امریکا بر خلاف مواضع یک دیگر بوده اند‌.
به بیان دیگر هر بار دولتی میانه رو و معتدل در ایران حاکم بوده که راه و رسم مذاکره میدانسته دولت حاکم در امریکا دولتی متخاصم و مهاجم بوده . و هر زمان که در امریکا دولتی میانه رو و دور از اندیشه‌های استعماری حضور داشته دولت مستقر در تهران نشانی دولتی بوده که دست پری برای مذاکره با دنیا نداشته است. برای مثال دولت خاتمی که در ابتدا با ریاست جمهوری بیل کلینتون شروع کرد . فرصت تعامل را به دلیل اتفاقات داخلی ایالات متحده و استیضاح ریاست جمهوری ایالات متحده از دست داد تا جایی که در سال ۲۰۰۰ جورج . دبلیو بوش پسر سکان رهبری امریکا را در دست گرفت . بوش در دوره ریاست جمهوری اش به عراق و افغانستان حمله کرد و میانه رو ترین دولت تاریخ ایران را با رمز محور شرارت زیر بار گروه‌های فشار داخلی گذاشت . این فشارهای سیاسی باعث شد تا مردم ایران با دلسردی از شرکت قوی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ سر باز بزنند تا محمود احمدی‌‌نژاد به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود . احمدی‌نژاد که محصول خالص تفکر تندروها و متحجرین در جمهوری اسلامی بود . با شعار عدالت و برقراری تفکرات چپ در ایران چوب دشمنی با امپریالیسم را در دست گرفته بود . هرچند هر ازگاهی احمدی نژاد هویج مناظره (نه مذاکره ) را نیز در دست می گرفت و البته یک بار هم شد که احمدی‌نژاد طی نامه ای رئیس جمهوری امریکا را به دین اسلام دعوت کرد !
با روی کار آمدن باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ فضای امریکا به سمت میانه روی رفت اما دوره حکومت احمدی‌نژاد همان چیزی بود که فرصت تعامل را از ما گرفت ! هر چند که در پایان دوره احمدی نژاد با فراست مقام عظمای ولایت فقیه مذاکراتی با امریکا در عمان شروع شد مذاکراتی که شالوده و بنیان مذاکرات ایران و ۵+۱
بود و منجر به برجام شد !
در آخر اما ضربه کاری آخر همزمانی دولت اعتدالی حسن روحانی که البته در اولین کنفرانس دور دوم ریاست جمهوری‌اش نیز تمایل به رفع کلیه تحریم ها را نشان داده بود با دولت دونالد ترامپ بود ! ترامپ بود که با سیاست فشار حداکثری بزرگترین تحریم ها را در سه سال گذشته اعمال کرد و به نوعی کمر اقتصاد ایران را شکست . دونالد ترامپ در ۴ سال زندگی خود در کاخ سفید بارها ایران را در زبان به مذاکره دعوت کرد ولی این دعوت های زبانی جزئی از همان سیاست همیشگی ارعاب و ترغیب غربی ها علیه ایران بود .

حالا اما در حالی که دولت ترامپ غزل خداحافظی با قدرت را خوانده این اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی است که ملت ایران باید راه را انتخاب کنند . نه دولت آمریکا … در دوره جورج بوش تمدید ریاست جمهوری بوش با شکست جان کری . در حقیقت باعث این شد که انتخابات ۱۳۸۴ ایران برای رئیس جمهور منتخب راهی به جز مقابله با امریکا و غرب نداشته باشد ،اتفاقی که باعث میشد انتخاب احمدی‌نژاد یا رفسنجانی تغییر محسوسی در سیاست خارجه به وجود نیاورد .
اما انتخابات خرداد ماه ۱۴۰۰ اولین انتخابات قرن ۱۵ شمسی نقطه انتخاب ملت ایران در مقابل سیاست های متحجرین و یا تحول طلبان است . این انتخابات میتواند منبع فرصت سازی یا فرصت سوزی باشد . میتواند با انتخاب یک احمدی‌نژاد ۴ سال دولت بایدن را برای ملت ایران بی معنی کند و یا حتی کاری کند که بایدن _همانند آنچه دولت اوباما_ انجام داد. تحریم‌های کمرشکنی نسبت به ایران ایراد کند. و یا می توان با رای دادن به گزینه میانه‌رو و تحول طلب راه را برای استفاده از دوره بایدن هموار کرد . حالا نوبت ملت ایران است که خط مشی نظام را مشخص کند .

  • نویسنده : معین وکیلی