٣٢٥ نفرازفعالان سیاسی، اقتصادی و حقوق بشری در اعتراض به حصر غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرعادلانه سه تن از شخصیت های ملی در بیانیه ای ازحصر شخصیت های ملی انتقاد کرده وخواستار رفع حصر شخصیت های ملی شده واین بیانیه را امضا کردند

به گزارش پایگاه خبری ایرانیان فردا،خبرآنلاین به نقل از امتداد متن بیانیه٣٢٥ نفر بدین شرح منتشر شده است:

به نام خداوند جان و خِرَد

«ای کسانی که ایمان آورده اید قیام کنندگان برای خدا و گواهی دهندگان به عدالت باشید و هرگز نباید دشمنی با گروهی، موجب جرم و گناه و عدم اجرای عدالت توسط شما شود، به عدالت عمل کنید که آن به تقوی نزدیکتر است از نافرمانی خداخودرا نگه دارید، مسلماً خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است» «سوره مائده آیه ۸»
۲۵ بهمن ۱۴۰۰ آغاز دوازدهمین سال حصر غیر قانونی و غیر عادلانه شخصیت‌های ملی و دینی خانم دکتر زهرا رهنورد و آقایان موسوی و مهدی کروبی است.
به استنادمواد ۸ و ۱۰ و ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول متعدد قانون اساسی ج. ا. ا حصر این بزرگواران راغیر قانونی و غیر حقوقی می‌دانیم. بر اساس اصل ۲۲ قانون اساسی حیثیّت افراد از تعرّض مصون است. طبق اصل٣٢ «هیچکس رانمی توان دستگیر کرد، مگر به حکم قانون وترتیبی که معیّن می کند، در صورت بازداشت موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباََ به متهم ابلاغ و تفهیم شود وحداکثر ظرف ۲۴ ساعت پرونده مقدّماتی به مراجع صالح قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد، متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.»
آیا حقیقتاً به این اصل قانون اساسی در فرایند محصور شدن شخصیت های فوق الذکر عمل شده است؟
براساس اصل ۳۶ قانون اساسی «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد».
حصر این بزرگان به مدت یازده سال به موجب کدام قانون و کدام دادگاه صالح بوده است؟ براساس اصل ۳۷ قانون اساسی «اصل بر برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر جرم او در دادگاه صالح ثابت شود» جرم این بزرگان در کدام دادگاه صالح ثابت شده است؟ آیا پاسخگویی هست؟
بر اساس اصل٣٩ قانون اساسی «هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است».
در ١١ سال گذشته در اجتماعات، راهپیمایی‌ها، تریبون‌های نماز جمعه و جماعت و فاجعه بارتر از همه از شبکه های مختلف صدا و سیمای کشور، محصورین موردهتک حرمت و حیثیت قرارگرفته و انواع اتهامات و توهینها علیه آنها به صورت یکجانبه و ناعادلانه مطرح شده است، بدون اینکه امکان کوچک‌ترین دفاعی برای آنها وجود داشته باشد، آیا این شیوه برخورد با شخصیت های ملی و شناخته شده موجب نخواهد شد مردم امید شان را به اجرای عدالت و دادرسی مبتنی بر قانون، حفظ حرمت، کرامت وحیثیت و حقوق شهروندیشان از سوی قوه قضاییه از دست بدهند واعتمادی به این قوه نداشته باشند؟
مردم با خود می گویند :
وقتی نظام سیاسی و مشخصاً قوه قضاییه آن در مورد شخصیت‌های شناخته شده‌ای چون خانم دکتر زهرا رهنورد و آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی قوانین موضوعه، اصول مختلف قانون اساسی و مواد متعدد اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون سیاسی- مدنی آن را رعایت نمی کنند، به طریق اَولَی در مورد ما شهروندان عادی رعایت قانون رانخواهند کرد و امیدی به اجرای عدالت آنها در موردشهروندان عادی وجود نخواهد داشت.
آیا مسئولان نظام وقوّه قضاییه نمی‌دانند که ثبات، امنیت و پایداری یک نظام سیاسی، بستگی تامّ و تمام با سرمایه اجتماعی، اعتمادعمومی و پشتوانه مردمی دارد، نه با کثرت نیروهای نظامی، امنیّتی و پلیسی؟
آیا محصور و زندانی نمودن افراد بدون توجه به ضوابط قانونی و حقوقی، نقض آشکار وظائف قوّه قضائیّه که طبق اصل١۵۶ قانون اساسی «پشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی و اجرای عدالت است»، محسوب نمی شود؟
در حالیکه اصل١۶٨ قانون اساسی اعلام می دارد : «رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری صورت می گیرد»، چرا و به چه دلایل عقلی، عرفی، قانونی و حقوقی، مسئولان مختلف قوّه قضائیه از ١١ سال گذشته تاکنون از تشکیل دادگاه علنی بی طرف و عادلانه با حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری خودداری کرده و می کنند؟ چرا تاکنون هیچ فرد حقوقی وهیچ مسئولی از بالاترین مقام تا رده های میانی و نیز هیچ نهاد امنیتی، قضایی و.. مسئولیت حصر را بصورت شفّاف و علنی بعهده نگرفته و نمی گیرد و به پرسش‌های متعدد افکار عمومی و حقوقدان ها، احزاب، شخصیت‌های ملی و مراجع دینی و دغدغه آنانی که دل در گرو مُلک و ملت و دین دارند پاسخ نمی دهند؟
آیا ادامه این سکوت و پاسخگو نبودن حاکمان، نشانگر بن بست سیاسی و حقوقی نظام سیاسی در مواجهه با این حصر نامشروع نیست؟
مااز مسئولان نظام می پرسیم آیا در بند و حصر نگه داشتن این شخصیّت های گرانقدر در یازده سال گذشته گره ای از مشکلات و بحران‌های رو به افزایش داخلی و خارجی کشور گشوده است یا موجب ضعف و ناتوانی بیشتر نظام در حل اساسی مسائل و مشکلات کشور گردیده است؟ آیا منافع ملی، اعتبار بین المللی نظام، امنیت و آرامش کشور، توسعه و پیشرفت آن با به بند کشیدن و محصور نمودن منتقدانِ مشفق بدست می آید یا با استفاده کردن از ظرفیت های نیروهای ملی ، سرمایه های فکری و گوش دادن و عمل کردن به پیشنهادات کارشناسانه، انتقادات دلسوزانه صاحبنظران، احزاب و نهادهای مدنی و شخصیت های دینی و ملّی؟
به استنادآمارهای رسمی، میهن ما امروز در عرصه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی با بحران های فزاینده مواجه است.
فساد در کشورنهادینه شده و به صورت غده ای سرطانی در سراسر سیستم ریشه دوانده است. پولشویی، قاچاق کالا، گستردگی فساد مالی و عدم شفافیت و در رتبه ۱۵۰ قرار گرفتن ایران از میان ۱۸۰ کشور جهان، افزایش ۳۳۳ درصدی پرونده‌های اختلاس در ۶ماهه اول سال ۱۴۰۰ (به نقل از سردار مقیمی رئیس پلیس امنیت ناجا)، بیکاری، تورم و گرانی کمرشکن، جمعیت ۴۰ درصدی زیر خط فقر مطلق، شکاف وحشتناک طبقاتی، افزایش آمار سرقت و جرم و جنایت درسالهای اخیر وجود ۴/۴ میلیون معتاد، رشد١۶/۴ درصدی طلاق در بهار امسال نسبت به سال گذشته، کاهش آمار ازدواج، رواج تن فروشی زنان و دختران که به سن ۱۴ سالگی آنها هم رسیده، روند رو به افزایش مهاجرت شهروندان ایرانی به خارج از کشور، فرارمغزها که سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از متخصصان و تحصیل کردگان را شامل می‌شود و ایران را در رتبه دوم فرار مغزها در جهان قرار داده است و دهها مشکل ریز و درشت دیگر که شرح آنها مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود، نشانگروضعیت «آنومیک» (نابهنجار) جامعه ایران و بحرانی بودن وضعیت عمومی کشور است.
سقوط ارزش های اخلاقی، بحران مشروعیت قرائت رسمی فقهی از دین،. دین گریزی فراگیر در سطح عام و در میان نسل جوان بطور خاص و در پاره ای موارد دین ستیزی در میان آنها بر عمق و دامنه بحران‌ها افزوده است. فقر، فساد، تحقیر و تبعیض اقتصادی، اجتماعی سیاسی، قومی، مذهبی و جنسیّتی موجب رشد حرکت های اعتراضی همه روزه در میان اقشار و طبقات مختلف اجتماعی اعم از فرهنگیان، کارگران، کشاورزان، فرودستان و حاشیه نشینان شهرها حتی کارکنان قوه قضائیه و… شده است.
در شرایطی که کشوراز یک سو با مشکلات و بحران های پیش گفته (که تنها بخشی از آنها یادآوری شد) و از سویی دیگر با تحریم‌های کمر شکن و تنش در روابط با غرب بویژه با آمریکا مواجه است، راه فائق آمدن بر این بحران‌ها، امنیتی کردن فضا و مواجهه خشونت آمیز و سرکوبگرانه با مطالبات بحق و اعتراضات مسالمت آمیز و مدنی شهروندان (که از حقوق مصَرَّح آنها در فصل سوم قانون اساسی است) و استمرار ستیز با دنیا نیست، بلکه صلح وآشتی با ملت در درون و به رسمیت شناختن حقوق آنها بویژه حق حاکمیتشان بر سرنوشت خویش و تنش زدایی و گفت و گو در عرصه بین المللی و تعامل احترام آمیز با همه کشورهای جهان است.
ما امضا کنندگان زیربنا بر احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت کشور و ملت سر فراز ایران وبر اساس اصل قرآنی امر به معروف و نهی ازمنکر، اصل مهم «النَّصیحَةُ لِاَئمَّةِ المسلمین» و کلام امام حقیقت و عدالت علی(ع) درفراز پایانی خطبه ۳۴ نهج البلاغه که می فرماید: “حق من به عنوان رهبر بر شما آن است که به صورت علنی و خصوصی مرا نصیحت کنید» به مسئولان عالی رتبه و میانی کشور و سران قوای سه گانه مشفقانه، مصلحانه وخیرخواهانه نصیحت می کنیم که اصراربر ادامه حصر( که موضوعیت اش را از دست داده است)، هیچ‌گونه مشروعیت ووجاهت دینی، عقلی، قانونی، حقوقی، ملی و بین المللی ندارد و نقص آشکار قوانین موضوعه کشور و اصول٢٢، ۳۲، ۳۶،۳۷ و٣٩ قانون اساسی ومواد ۸ و ۱۰ و ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مواد۲ و٩ و ١۴ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی است که بر طبق ماده ۹ قانون مدنی ایران ‏که اِشعار می دارد «مقررات عهودی که بر طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دُوَل منعقدشده باشد درحکم قانون است»، در نتیجه:
اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های آن در حکم‌ قانون هستند ومحاکم قضایی ایران مکلف به رعایت آن می باشند.
در راستای عمل به این قوانین، ضروری است هر چه زودتر این حصرنامشروع پایان پذیرد که به نظر ما بیست و هفتم ماه مبارک رجب، روز بعثت پیامبر مُکَرَّم اسلام(ص) که نماد رأفت و رحمت برای جهانیان و اُسوه حسنه جاودان آنهاست، بهترین زمان ممکن برای این اقدام خدا و خلق پسندانه است. پایان بخشیدن به حصر، گامی مؤثّر در افزایش امید مردم به اصلاح روندها و بازسازی اعتماد آنها خواهد بود. ما صلاح کشور و تامین منافع ملی را تجدید نظردر سیاست های کلی نظام درسطح ملی و بین المللی و شیوه حکمرانی، بازگشت همه نهادها و ارکان نظام به مرز های قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌دانیم.
مشفقانه هشدار می دهیم که بی توجهی مسئولان به قوانین و پاسخگو نبودن آنها درهر مرتبه و مقامی که باشند مصداق :
«یکی بر سر شاخ بُن می برید» است.
در پایان کلام نغز شیخ اجل سعدی را به مسئولان یاد آور می شویم که درس بزرگی برای همه صاحبان قدرت در طول تاریخ است.
«اگر زباغ رعیّت مَلِک خورَد سیبی/ برآورند غلامان او درخت از بیخ»
ابراهیم خوش سیرت
ابراهیم غنی‌پور
ابوالفضل نجفی
احسان میرلوحی
احمد ایزدی
احمد حوزه‌ای
احمد شجاعی
احمد شیخ‌زاده
احمد صیام پور
احمد عابدینی
احمدرضا عمومی
اسدالله امینی
اسماعیل صالحی
اشرف میرعباسی
اصغر صالحی
اقدس قاسمی
اکبر دانش سرارودی
اکبر نریمانی
اکرم مصباح
امیر زرین کمر
امیر فرهادی نجف آبادی
بدرالسادات مفیدی
بهمن گودرزی زاده
جعفر زمانی
جعفر شریفی
جلال الدین رنجبران
جواد درد کشان
حسین ارغوانی
حسین الهی منش
حسین قیومی
حسین لقمانیان
حسین مفید
حسین‌گودرزی
حمید علی عسگریان
حوریه خاکپور
داوود حسن پور کهنموئی
رجب علی جعفری
رحیم آقامحمدی
رسول شاهرخ
رضا احمدی
رضا آقاخانی
رضا رحیمی
رضا کشاورز
روئین عطوفت
ریحانه سادات مرتضوی
زهرا آقاخانی
زهرا ربانی املشی
زهرا عسکریان
زهره باقری
سعید فاضل
سمانه فکوری
سید ابراهیم حجازی
سید سعید کتابی پور
سید صادق طباطبایی
سید علی میر موسوی
شهید احمدیان
صالح نوریان
صدیقه فراهانی
صدیقه کنعانی
طاهره قابل
طیبه حسنلو
طیبه طاهریان
عباس صالحی
عباسعلی فاتحی
عبدالله کاظمی
علوی
علی توکلی
علی خدادادی
علی شاهزیدی
علی صرافیان
علی محمد فراهانی
علی محمدی
علی موسوی
علی نظری
علی‌بابایی
علیرضا تیمورنیا
علیرضا رجائی
علیرضا زواره‌ای
علیرضا قمی
غلامرضا جعفری
غلامرضا حجتی
فاطمه انصاری
فاطمه آذری قمی
فاطمه پزشک
فاطمه پور اسماعیلی
فاطمه دردکشان
فتح الله حنیف
فهیمه احمدیان
کاظم عظیما
کرم مهریزی
لطف الله میثمی
لیلا کیان‌مهر
مجتبی باقری
مجتبی لطفی
مجتبی موسوی بهبهانی
مجید علی عسگریان
محبوبه اعرج شیروانی
محسن آویژگان
محسن رضایی گهر
محمد باقر بختیار
محمد پیران
محمد تقی اسفندیاری
محمد تقی شامخی
محمد حیدری
محمد دردکشان
محمد علی صالحی
محمد کنگرلو
محمد نصراللهی
محمد هادی خالقی
محمدتقی خسروی
محمدجواد علایی
محمدجواد مظفر
محمدرضا کرباسی
محمدعلی سادات الحسینی
محمود امینی
محمود دردکشان
محمود موسوی
محمود وجدانی
مرتضی احمدی
مرتضی امینی
مرتضی توکل
مرتضی سالم
مرتضی سبطی
مرتضی عبدی
مرتضی نیلی
مریم نجات‌بخش
مسعود آقایی
مصطفائی
مصطفی ایزدی
مصطفی حمصیان
مصطفی درایتی
مطهره ملکی
ملیحه دردکشان
مهدی باقری
مهدی حسینی
مهدی فاضل نجف آبادی
مهدی ملکی
مهدی همتی
مهدی یوسفیان
مهناز رئیسی زاده
نسرین گودرزی
نصر الله یوسفی
1مسعود ملاحسنی
ابراهیم صالحی
ابراهیم کاوش
ابراهیم ملکی
ابوالفضل امیر لطیفی
ابوالفضل حاجی زادگان
ابوالقاسم کیا
احمد حری
احمد رضا اسدی
احمد عرب عامری
احمد منتظری
اسماعیل جعفری
اصغر محمدی خمک
اقدس بیّنات
الهه درويش محمدی
امیر خرّم
امیر مختاری
امیرحسین مرتضائی
امیررضارضایان
امین الله کمیزی
امین مرئی
انوش ضرغام
بهزاد حق پناه
جعفر بشا تی
جمال بایزیدی
جمشید نیرومند
حاج نور خوجملی
حامد بارچیان
حسن حاصل طلب
حسن روان
حسین آزادی آرانی
حسین تسلیمی
حسین حامد
حسین رفعتی
حسین رفیعی
حسین صبوری
حسین فرزین
حسین کاشانی
حسین کبیر
حسین مهتدی
حمید رضا بارچیان
خالد توکلی
رامین اخلومدی
رضا احمدی
رضا تیموری
رضا شیرازی
رضا کنگرلو
رضاژند
رقیه بیگم قدس علوی
رقیه زارع پور حیدری
رمضانعلی علی پور
روح الله کلانتری
ریحانه سبطی
زهرارضایی
ستار هلیلی موگویی
ستاره حجتی
سعید خسروی
سمیه کبیر
سوده صفوی
سید ابوالقاسم میرحیدری
سید احمد حسینی
سید احمد مجیدی
سید احمدشمس
سید اصغر امیدوار
سید جواد طباطبایی

سیدجعفرسبحانی
سید حسن کرمانیان
سید حسن مرتضوی
سید حسین حسینی
سید حسین نریمانی
سید سعید میرحیدری
سید عباس میرکریمی
سید علی کرمانیان
سید محسن حسینی
سید محسن شاه صاحب
سید محسن میرحیدری
سید محمد میرلوحی
سید مقداد شاه صاحب
سید مهدی مصطفوی
سید یعقوب آل شفیعی
سید‌هادی هاشمی
شمس الدین خسروی
شیخ اکبر تاجیک سعیدی
عارف صالحی
عاطفه پهلوان
عباس غیاثی
عباس کاظمی
عباس ملک
عبد الصمد مهیمنی
عبدالعزیز مزیدی
عبدالله میر اکبری
عبدالناصر مهیمنی
عزیزاله تاجیک اسماعیلی
عظیمه طبرسایی
علی رایج
علی شریفی
علی عجم
علی محمد شکوری
علی مستاجران
علیرضا ادیبان
علیرضا علیجانپور
عماد گلی صرمی
غلامرضا جعفری
غلامرضا جلالی
غلامعلی دلیری
غلامعلی رجایی
فاطمه جباری
فاطمه دیلمی
فرحزاد کی پور
فرحناز سیف حسینی
فرشته سلیمانی
فرض اله نظری
فهیمه افشاری
فهیمه سادات سید قاسمی
فیض خورشیدی
کاوه افضل
گلبابا محمود جانلو
مجتبی بدیعی
مجتبی قشقاوی
مجید عرب زاده
محبوبه بدخش
محدثه عاطفی
محسن صمدی
محمد انصاری
محمد تقی خسروی
محمد رضا ایزد
محمد رضا کریمی
محمد صحفی
محمد علی محمودی مقدم
محمد علی ولایتی
محمد قزوینی
محمد کریمی
محمد ملکی
محمد مهدی فرّخی
محمد ولی سالک
محمدصادق جوادی حصار
محمدصادق لیوانی
محمدکاظم علاالدین
محمود احمدی
محمود قاسمپور
محمود کبریایی زاده
مرتضی ادهمی
مرتضی اسماعیلی پور
مرتضی اوسطی
مرتضی رازی
مریم بدخش
مریم قدس ولی
مریم کردجزی
مسعود رضایی
مسعود گرزین
مصطفی سبطی
مصطفی طرقی جعفری
معصومه بینات
ملیحه سبطی
منصور کوچک محسنی
منصوره جنیدی
منیژه فتحی
مهدی خطیری
مهدی زرگرانی
مهدی سیف حسینی
مهدی فاضل
مهدی مقدم
مهدیه سلیسی­پور
مهران انارکیان
ناصر ضربی
ناصرآملی
نرگس گلدسته
نرگس مولودی
نصرت یوسفی
نوراله رعیتی
نوروز علی تازیکه
هاجر عامریان
هادی سبطی
هادی عشاق
هادی قابل جامی
وجیهه دردکشان
وحید پور اسماعیلی
وحید نجفیان
یحیی صادقلو
یعقوب جوادی

شهین وفا بخش

سحرحجتی

فاطمه نصیری

  • نویسنده : آذین معصومی