سر مقاله / معین وکیلی /سردبیر یکی از مقامات سابق رژیم طاغوت در مصاحبه ای با حسین دهباشی تعریف می کرد که شاه در واپسین روزهای سلطنتش به دنبال یک نخست وزیر ملی میگشت ، مرحوم دکتر علی امینی که پس از مدت ها غضب شاهانه مورد مشورت اعلی حضرت همایونی قرار می گیرد . […]

سر مقاله / معین وکیلی /سردبیر

یکی از مقامات سابق رژیم طاغوت در مصاحبه ای با حسین دهباشی تعریف می کرد که شاه در واپسین روزهای سلطنتش به دنبال یک نخست وزیر ملی میگشت ، مرحوم دکتر علی امینی که پس از مدت ها غضب شاهانه مورد مشورت اعلی حضرت همایونی قرار می گیرد . به اعلاحضرت پیشنهاد می دهد . که دکتر غلامحسین صَدیقی را به عنوان نخست وزیر انتخاب کند . شاه که دیگر راهی نداشت دکتر صدیقی را به دربار دعوت کرد . اجازه شکوه و شکایت به صدیقی نداد و سریعا پیشنهاد نخست وزیری را به او مطرح کرد دکتر صدیقی که شرایط خودش را برای شاه بر شمرد بعد از صحبت هایش گفت : ” از من صدیقی یک پوست مانده و یک استخوان آن هم فدای این مملکت ”

کل این چند خط بالا برای این بود که جمله دکتر صدیقی را بگویم “یک پوست و یک استخوان ” بیشتر از او نمانده بود ولی خودش را فدای کشورش می کرد . دکتر صدیقی سال ها در زندان شاه بود و روزهایی هم که در زندان نبود در زیر شیروانی خانه اش از دست ساواک قایم شده بود . این اوضاع این روزهای بهزاد نبوی نیز هست .

آقای وزیر مشاور شهید رجایی و وزیر صنایع سنگین مقام معظم رهبری سالها از نظام رانده شده و به او توسط رسانه های ارزشی تهمت های نا روا زده شده ولی بهزاد نبوی حالا دوباره بر صندلی ای نشسته که می داند هیچ چیزی جز فدا شدن برایش نتیجه ندارد . نایب رئیس سابق مجلس و دبیرکل سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی حالا رئیس موقت نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان است .

بهزاد نبوی در سال های گذشته عکس قد خمیده اش بر پیشانی شبکه های مجازی می چرخید و مردم این هیکل نحیف و رنج دیده را می دیدند و افسوس می خوردند از بلایی که روزگار بر سر چریک پیر اصلاح طلبان آورده است . اما این قد راست کرده جدیدش که اگرچه جسمانی نیست به مثابه همان بیت از حافظ است .

“قد خمیده ما سهلت نماید اما بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد “