به گزارش ایرانیان فردا، خلیفه سوم ۱۲ سال خلافت کرد و شش سال دوم خلافتش وضع حکومت از آنچه پیامبر آورده بود فاصله بسیار گرفت. خویشاوندسالاری، موالی گری که عرب بر غیرعرب برتری دارد، نظام موروثی واشرافی در میان منصوباتش برقرار شد، صحابی پیامبر چون عمار بن یاسر و ابوذر غفاری و… یا شلاق و کتک خوردند و یا شورشی معرفیشده و روانه تبعیدگاه شدند.
فساد مالی و ثروتاندوزی برآمده از فتوحات عصر عمر در زندگی آنها رخنه کرده بود. انقلابیونی چون طلحه و زبیر، سعد ابی وقاص، زیدبن ثابت و یعلی بن امیه و بسیاری از پیشانی پینهبسته ها در این منجلاب گرفتار شدند.
مورخین میگویند:” زمانیکه عثمان کشته شد از او ۱۵۰ هزار دینار طلا و یک میلیون درهم نقره و املاک و اسب و شتران بسیاری باقی ماند.وقتی عبدالرحمن عوف در گذشت، چهار زن داشت و سهم هر یک از همسرانش ۸۴ هزار دینار طلا بود؟!
مانیکه علی (ع) به خلافت رسید با چنین جامعهای روبرو شد و فریاد برآورد که برای برپایی عدالت به پا خواسته است و میفرمود: نهتنها اجازه نمیدهم چنین ثروتاندوزی نامشروع را ادامه دهید، اگر به کابین زنانتان نیز برده باشید به بیتالمال باز میگردانم.
تاریخ سیاسی و اجتماعی کوفه را بخوانیم، شهری که در زمان فتوحات در عصر عمر تاسیس شد، در ابتدا یک پادگان نظامی بود، امّا سرازیر شدن غنایم در این شهر، گروهی از اشراف و زمینداران بزرگ را به وجود آورد که بیشتر به منافع خود میاندیشیدند و در راه هدفهای اسلام راستین ثابتقدم نبودند.
باانتقال مرکز خلافت توسطّ علی (ع) از مدینه به کوفه تا حدودی این خلا را جبران کرد و خیل عظیمی از این مردمان با علی (ع) در صفین و نهروان همراه شدند. امّا بعد از شهادت علی (ع) و در عصر امامت امام حسن (ع)، دگر بار شایعه، تهدید، تطمیع در اکثر آنان کارساز شد.
جهل مقدّس در جامعهای حاکم بود که پنجبار نماز میگذاردند و شهادت به پیامبر و اهل بیتش میگفتند، امّا یکشبه فرزند برحقش را کافر و شورشی علیه امیرالمؤمنین یزید معرفی کردند و به نام خدا و رضای او ، بر سرش شمشیرها فرود آوردند و نماز شکر خواندند؟!
در جهل مقدس، قدرت درک و فهم جامعه پائین نگاهداشته میشود. مردم قدرت تحلیل ندارند. جبرگرایی و اطاعت بیچونوچرا از حاکم یک سنّت میشود. جایگزینی تعبّد جاهلانه و نه عالمانه و کمرنگ شدن تفکّر و تعقل که قرآن کریم بارها بر آن توصیه کردهاست محصول این جهل است . بله به فرموده علی (ع): “روزی خواهد رسید که اسلام را چون پوستین وارونه خواهند پوشید.
جهل مقدّس یعنی: ابنهیثم شبزندهدار و نماز شبخوان در مدح و منقبت خاندان معاویه روایتها نقل میکند و درهم و دینارها میگیرد و علمایی که حدیث جعل میکنند تا به مکنت و منصبی برسند و مردم سادهلوح آنها را باور کرده و میگفتند: چرا امام حسن (ع) صلح کرد و امام حسین (ع) این راه را ادامه نداد تا وحدت مسلمانان خدشه دار نشود؟! آنها میگفتند برای رضای خدا و جلوگیری از اختلاف و تفرقه به این کارزار وارد میشوند و آن را تقدیر الهی مینامیدند؟!
یزید در مجلس کوفه کشته شدن امام حسین و یارانش را مشیت و کار خدا معرفی میکند؛ حضرت امام سجاد میفرماید:پدرم و یارانش را مردم کشتند نه خدا
امام حسین (ع) در ۲۸ رجب سال ۶۰ هجری قمری از مدینه خارج شد و به سوی مکّه رهسپار گردید. ۶۵ روز در مکه ماند؛ امّا عدهای قصد کشتن او را داشتند.حج را نیمهتمام گذاشت و به سوی کوفه حرکت کرد.
عمربنسعید در مکّه به امام حسین گفت: “آیا نمیترسی از جماعت مسلمانان جدا میشوی و بین امّت تفرقّه میاندازی”. چنین است که مردی عدالتخواه که در برابر اسلام یزیدی ایستاده، را عامل تفرّقه معرفی میکنند و آن خیل بسیار جمعیت بهدنبال بهشت و اجرای فرایض حج بودند و چشمه عدالت، تقوی، اخلاق و اسلام راستین را تنها گذاشتند و همچنان بر گرد خانه کعبه بهدنبال تقرّب الهی بودند ومی گفتند ما را به سیاست چه؟! جامعهای که بهظاهر دین میپردازد و باطن دین را رها می کند، دچار چنین سرنوشت دردناکی میشود…
ماههای رجب، شعبان، رمضان، ذیالقعده،ذیالحجه و محرم ، ایّامی است که کلاس بزرگ آموزگار شهادت از مدینه تا کربلا به پا می شود و در تاریخ می ماند. حتی متوکّل خلیفه عباسی زیارت امام حسین را ممنوع و بارگاه او را با خاک یکسان کرد و آب بست.
امّا اندیشه و راه ایشان در حرم و خاک و گریه خلاصه نمیشود، در دل هر آزادهای روشنی مینشاند.
امام حسین در مدت حدود ۱۳۰ روز از مدینه تا کربلا با خاندان و یاران باوفایش طی طریق کرد
از حق و ظلمی که به اسلام می رود، سخن گفت، امّا تهدید، تطمیع و تزویر جاهلان مقدّس، چنان بود که یاران اندکی به گردش آمدند، در تمام این مدت از امربهمعروف ونهی از منکر حقیقی سخن گفت امّا نه با زور و دشنام و تهدید، که با کلام احسن و اخلاق انسانی و الهی
علما و روشنفکران عصر ما نیز باید شجاعانه باطن دین و حقایق را به مردم بگویند و ازمصلحت اندیشی های مکرّر دست بردارند. خطبههای امام حسین را مرور میکنیم؛حضرتش فرمودند: “مگر شما برایم نامه ننوشتید و اگر از آمدن من ناراحتید رهایم کنید تا به سرزمینی دیگر بروم و در زمین خدا جای امنی پیدا کنم برای امربهمعروف و نهیازمنکر و…
️از کلاس بزرگ عاشورا درس ها بیاموزیم که سخت به آنها محتاجیم. بدانیم ما در کجای راه ایستادهایم تا جامعه مسلمانان دچار چنین آفتهایی نشده باشد ، مرز بین راست حسینی ودروغ یزیدی ، از مو باریکتر واز شمشیر تیز تر است . مردم ما را به راستگویی حسینی باور دارند یا دروغگویی یزیدی….؟!
- نویسنده : دکتر احمد همتی
- منبع خبر : روزنامه بیان مردم
Thursday, 23 March , 2023