بدیهی است ایجاد امید در بین مردم کار شایستهای است؛ اما توهین به شعور و درک و آگاهی مردم و بیاطلاع فرضکردن آنان چندان جالب نیست؛ برای مثال، همین قیمت برنج خوب ایرانی که پارسال کمتر از کیلویی ۴۵هزار تومان بود،
به گزارش ایرانیان فردا، چند وقتی است یکی از عادتهای بخش خبری صداوسیمای جمهوری اسلامی این است که وقتی جنسی ارزان میشود، بارها به رخ مردم میکشد .
مثلاً خبر میدهد دلار از کانال سیهزار تومان به کانال ۲۹هزار تومان رسید یا قیمت برنج ایرانی بهازای هر کیلو دههزار تومان ارزان شده و از کیلویی ۱۱۰هزار تومان به کیلویی صدهزار تومان رسیده است یا قیمت خودرو ثابت مانده و خوشبختانه دوسه روزی است گران نشده و هکذا. از آن سو وقتی فروش نفت ایران به بشکهای ۱۱۰ دلار میرسد، کمتر به درآمد دولت اشاره میشود.
بدیهی است ایجاد امید در بین مردم کار شایستهای است؛ اما توهین به شعور و درک و آگاهی مردم و بیاطلاع فرضکردن آنان چندان جالب نیست؛ برای مثال، همین قیمت برنج خوب ایرانی که پارسال کمتر از کیلویی ۴۵هزار تومان بود، به بیش از دوبرابر رسید و اکنون اگر کیلویی دههزار تومان ارزان شده، هدف از بیان مکرر آن نوعی ذوقزدگی مصنوعی برای به بیراهه بردن افکار مردم است.
همچنین قریب به یک سال است که دولت سیزدهم مسئولیت امور اجرایی کشور را به دست گرفته و مدیران اقتصادی با وعدۀ جراحی اقتصاد کشور، کار خود را آغاز کردهاند و آن جراحی همانا حذف ارز ترجیحی بوده است. آنان معتقد بودند میتوانند حق را به حقدار برسانند و ظلمی را که در حق مردم شده، جبران کنند.
ادعا این بود برخی از غارتگران بهبهانۀ واردکردن کالاهای اساسی، دلار 4200تومانی دریافت میکنند ولی بهجای آن، یا کالا وارد نمیکنند یا کالای اساسی را بهصورت بازار آزاد میفروشند یا اجناسی غیرضروری مثل لوازم آرایش و کالاهای لوکس وارد میکنند و در این بین، از این نمد برای خود کلاهی میدوزند. این دولتمردان همچنین معتقد بودند با حذف ارز ترجیحی، یارانۀ مستقیم به مردم پرداخت میکنند تا دست چپاولگران را از کیسۀ بیتالمال کوتاه کنند!
هماکنون که یکچهارم از عمر دولت فعلی سپری شده است، انتظار مردم از این دولت مردمی با شعار ایران قوی این بود که با همۀ قوا همسو باشد و کاری کند کارستان و برای مردم رفاه و آسایش به ارمغان آورد؛ بهویژه ازآنجاکه چندی است نفت را بهاندازۀ قبل از تحریم و به قیمت بیش از صد دلار میفروشد، قاعدتاً میبایست وضعیت معیشتی مردم بسیار بهتر از قبل شود.
ضمناً با کوتاهشدن دست پلید رانتخواران و با پرداخت یارانهها، قاعده بر این بود که تورم و گرانی ریشهکن شود و مردم زندگیای بهتر با سفرهای گستردهتر داشته باشند؛ ولی شوربختانه رسیدن به رفاه نسبی و ارزانی اجناس برای مردم سرابی بیش نبود؛ بهطوریکه طبقۀ متوسط رو به اضمحلال رفته و سفرۀ آنان کوچکتر شده و به زیر خط فقر سقوط کردهاند.
اگر به قیمت اجناس ماههای تیر و مرداد پارسال نیمنگاهی بیندازیم، طبق آمار و ارقام، قیمت هزاران قلم کالا دستکم دوبرابر بلکه بیشتر شده است؛ از میوه و گوشت و برنج گرفته تا روغن نباتی و سایر کالاها که البته قیمت برخی از آنان تا 300درصد هم گرانتر شده است و این دوبرابرشدن قیمتها شامل اجارهخانه هم میشود و این در حالی است که درآمد مردم یا فرقی نکرده یا درصد کمی زیاد شده است.
بهراستی مردم پس از این یک سال، عملاً با درآمدشان تنها میتوانند نیمی از مایحتاج خود را تأمین کنند و قدرت خرید آنان نصف شده است؛ کما اینکه در بسیاری از آمارها مصرف گوشت و برنج و روغن نباتی و میوه و… به یکدوم تقلیل پیدا کرده و اگر کسانی علاوهبر اینها مستأجر باشند، دیگر ادامۀ زندگی برایشان میسر نیست.
اگر اشاره شود مردم یارانه میگیرند، باید گفت یارانه را عدۀ کثیری نمیگیرند و آنانی هم که دریافت میکنند، تأثیر چندانی در سفرهشان ندارد، شاید تنها بتوانند تفاوت قیمت روغن نباتی و لبنیات را پرداخت کنند؛ ولی هزاران قلم کالای دیگر را باید با قیمتی بیش از دو برابر قیمت سابق بخرند؛ لذا اگر بر این سیاق پیش برویم، مردم امید به آینده را از دست میدهند .
اکنون که پس از یک سال، سرنوشت آنان با گرانی و تورم و ناداری و فقر و فلاکت گره خورده، سؤال این است با چه امیدی و چه تضمینی باور کنند تا سال دیگر مردادماه ارزش درآمد آنان یکچهارم قبل نشود؟ از طرفی وقتی مردم برای شفای عزیزان خود مجبور باشند داروهایی با چندبرابر قیمت تهیه کنند، نباید توقع داشته باشیم با عشق و امید به فردا زندگی کنند.
بهطورکلی، این گرانی بسیاری از محسنات اخلاقی را کمرنگ میکند؛ چون واضح است وقتی فردی توان خرید گوشت و برنج و میوه را ندارد و از خرید کفش و لباس و دیگر ضروریات برای فرزندان خود عاجز است، نمیتواند مهمان دعوت کند یا در پی احسان و نیکوکاری باشد.
هماکنون قشر متوسط جامعه مجبورند با دریافت وام، آیندهفروشی کنند یا اگر وقت و توان و امکان داشته باشند، دوبرابر قبل کار کنندکه البته این هم باتوجهبه لشکر بیکاران میسر نیست و باید در انزوا و تنهایی با بیارزششدن درآمدشان زندگی فقیرانهای اختیار کنند؛ چون با این روند، هرچند هم تلاش مضاعف کنند، قبل از اینکه نتیجۀ تلاش خود را در سفرۀ کوچک خود ببینند، متوجه میشوند ارزش درآمد قبلیشان نصف شده است.
در پایان، نگارنده از دولتمردان تقاضا دارد تا دیر نشده، نگذارید درصد فقیران جامعۀ شما زیاد شود تا مبادا مجبور شوید با صدقه و خیریه و بستههای معیشتی و کارتهای هدیۀ جورواجور مردم را سرپا نگه دارید. بهترین روش آن است قیمتها را به حالت مرداد سال گذشته برگردانید یا لااقل تورم را برسانید به اندازۀ همان 10درصد حقوقی که اضافه شده یا یارانهای که به برخی پرداخت میشود.
- نویسنده : ابوالقاسم کواکبیان
- منبع خبر : پیام گوی سمنان
Wednesday, 22 March , 2023