ابوالفضل بابادی شوراب دیروز یکی از دوستانِ صمیمی و گرانقدر خوزستانی غیر لر با من تماسی گرفت و گفت برخی ها عنوان کرده اند که در فلان گروه واتساپی، حرف های رادیکال قومیتی زده ای، من با تعجب و شگفتی گفتم به هیچ وجه! از مدت ها پیش بعنوان یک مطالبه گر قومی، دیگر نمی […]

ابوالفضل بابادی شوراب

دیروز یکی از دوستانِ صمیمی و گرانقدر خوزستانی غیر لر با من تماسی گرفت و گفت برخی ها عنوان کرده اند که در فلان گروه واتساپی، حرف های رادیکال قومیتی زده ای، من با تعجب و شگفتی گفتم به هیچ وجه!

از مدت ها پیش بعنوان یک مطالبه گر قومی، دیگر نمی خواستم در وادی هویت طلبی قومی بنویسم و همان موقع این مسئله باعث تعجب و ناراحتی برخی دوستان ایل و تباری من شد!

شاید بدلایل مختلفی این مسیر را انتخاب کردم، یکی آنکه نگاه رادیکال قومی را آفتی برای تمامیت ارضی ایران می دانم، ولو اینکه شخصا معتقد به یکپارچگی ایران باشیم، نگاه قومیتی در ابعاد زبانی، سیاسی و جغرافیایی، تاثیر بلند مدت خود را بر تضاد با تمامیت ارضی کشور می گذارد.

نکته دیگر اینکه اگر هر قومی بخواهد برای خود حد و مرز زبانی و فرهنگی و جغرافیایی ولو در چهارچوب تمامیت ارضی ایران تعیین کند، این با نگاه ایران برای همه ایرانیان در تعارض است و به ستیز و واگرایی میان اقوام منجر می شود، که این برای منافع ملی ما زیان آور است.

همچنین هرگاه به جهت دلسوزی قومیتی و ایلی و در جهت اصلاح عملکردها، به نقد مدیران و شخصیت های ایلی قومی مناطق لرنشین که یا در منطقه هستند و یا در مرکز می باشند، می پرداختیم، متهم به بی تعصبی ایلی و قومی می شدیم و شوربختانه آنکه برخی اساتید قومی با مدارک جامعه شناسی با وجود سواد دانشگاهی بالای شان بر طبل دفاع از شخصیت های قومی ضعیف می پرداختند، چون معتقد بودند در همه حال ولو اشتباه باید از قومیت دفاع کرد، در صورتی که بزرگترین اشتباه این است که بخواهیم بر مبنای تعصب کور قومی، جای واقعیت را با دروغ جابجا کنیم و با تطهیر افراد ضعیف قومی، جامعه لر را فریب دهیم!

اما نکته اصلی درباره عبور از قومگرایی نگارنده این است که وقتی دید گزارش نویس از قوم خودش است، گزارش رد کن از قوم خودش است، برخورد کننده از قوم خودش است، استفاده کننده از این فضای قومی، سیاستمداران دروغگوی فرصت طلب قوم خود و اقوام دیگر است و اولین کسی که با تو و درباره دیدگاه های قومیتی ات مخالفت می کند از قوم تو است و همچنین نوع نگاهت، قوم تو را رادیکال و افراطی می کند، تصمیم گرفت از وادی هویت طلبی قومی خارج شود.

اما این به آن معنا نیست که نباید قومیت خود را دوست داشت و مطالبات اقتصادی و توسعه ای جامعه لر را پی گیری نکرد، مسئله بر سر جهت گیری ها و اولویت بندی ها است، چرا که شوربختانه فعالان قومی بجای تمرکز بر توسعه اقتصادی مناطق قومی و ایلی خود، با مفاهیمی چون زبان قومی، نوستالژی مشک و ملار و احساس دروغین استعمار قومی و تبعیض قومی، بجای حل مسائل و چالش های قوم خود، بدنبال شناسایی مقصران جعلی و دروغین از میان اقوام همجوار و حاکمیت های ۳۰۰ ساله اخیر می باشند و نسخه و درمان غلطی را بر مبنای پیش بینی بیماری ای اشتباه به جامعه تجویز می کنند! وگرنه نه فقط نگارنده که یک لر هست، بلکه یک جهان از توسعه واقعی لر سود و منفعت می برد!