بزرگترین آفت مجلس دهم و دولت یازدهم و دوازدهم داشتن منتقدانی بود که از انتقاد کردن چیزی نمی دانستند و با توهین و تهمت های فراوان کار خود را پیش می بردند . تخریب دولت در هر زمینه ای و آزار نمایندگان مجلس دهم یکی از عوامل قفل شدن عملکرد دولت و مجلس به دلیل عدم تعامل با اوپوزیسیون بود.

معین وکیلی / ایرانیان فردا

در مجلس بریتانیا که جزو قدیمی ترین مجالس دموکرات است . نمایندگان رو بروی هم می نشستند . به جناحی که اکثریت (قدرت) را در دست داشت پوزیسیون و به جناحی که اقلیت مجلس بود و قدرت را نداشت اوپوزیسیون می گفتند .

در ایران در 8 سال گذشته جای پوزیسیون و اوپوزیسیون عوض شده بود . و برای مدت دستکم 4 سال این اصلاح طلبان بودند که در پوزیسیون نشسته بودند . هرچند که این پوزیسیون بر اساس یک ائتلاف با نیروهای معتدل و اصولگرای میانه رو تشکیل شده بود ولی به هر حال یک پوزیسیون با رای بالا بود. پوزیسیونی که شاید مقدار رای آن در مجلس از نظر تعداد بی سابقه و از نظر نسبت شاید تنها با مجلس ششم قابل قیاس باشد . اما چه شد که این پوزیسون موفق نشد . و ما اصلاح طلبان در 4 سال آینده که دولت و اقلا دوسال آینده که مجلس در اختیار جناح راست است باید چه رفتاری داشته باشیم تا وجهه خودمان را حفظ کنیم و بتوانیم بدنه اجتماعی از دست رفته را دوباره باز سازی کنیم ؟

ادب از که آموختی از بی ادبان !

این جمله حکیمانه شاید باید سر لوحه 4 سال آینده ما باشد . در 8 سال گذشته ما چه منتقدانی داشتیم و این منتقدان چه کارهایی کردند که مورد قبول ما نبوده و حالا که ما در جایگاه اوپوزیسیون برگشتیم باید چه استراتژی ای را در نظر بگیریم ؟ چگونه برخورد کنیم ؟

حمایت از دولت و دیپلمات های منتخب دولت برای احیای برجام

برجام یک قرارداد اصلاح طلبانه است . سید ابراهیم رئیسی در سخنرانی هایش و در مناظرات انتخاباتی از احیای برجام سخن گفت و بارها گفته که از برجام خارج نمیشود . این تحولات به علاوه پالس های طولانی مدت جناح حاکم برای دیپلمات های غربی که آن ها را به صبر برای یک توافق بهتر و جامع تر فراخوانی می کرد .نشان از این دارد که این توافق در دوره رئیسی پیگیری میشود . اجرای دوباره برجام _حتی اگر توسط رئیسی و علی باقری کنی و جلیلی رخ بدهد_ باعث ایجاد ثبات اقتصادی و ارتباط نسبتا پایدار با کشورهای اروپایی میشود. در آخر در تاریخ نخواهند نوشت که علی باقری کنی چگونه به برجام بازگشت بلکه نوشته خواهد شد محمدجواد ظریف اولین برنامه جامع اقدام مشترک را تدوین و اجرایی کرده است .

دنبال کردن اخبار و ریز شدن در اتفاقات

در دوره احمدی نژاد بالاخص در دوره سرخوردگی سیاسی پس از انتخابات 88 محمود احمدی نژاد کارهای عجیبی میکرد ولی انتقاد درستی از او نمیشد و او نیز از حمایتی که با توجه به وقایع پس از انتخابات از دولت او و مجموعه تصمیماتش میشد کمال سو استفاده را انجام داد . احمدی نژاد در آن دوره بدترین تیم مذاکره را تشکیل داده بود . پشت سر هم تیم مذاکره احمدی نژاد سفرات بی دلیل می کرد و هیچ دستآوردی نیز نداشت . در آن دوره احمدی نژاد طرح هدفمندی یارانه ها را به بدترین شکل ممکن انجام می داد و این مشکلات در نبود یک اوپوزیسیون با پرستیژ و منتقد از دید انظار دور مانده بود !

رعایت انصاف در نقد

کمتر اصولگرایی وجود داشت که دولت یازدهم و دوازدهم را منصفانه نقد کند . در حالی که دولت دوازدهم آماج سخت ترین تحریم های تاریخ جمهوری اسلامی بود و شاید کمتر کشوری در دنیا باشد که بتواند با این حجم از فشار از درون منفجر نشود . اصولگرایان با تند ترین ادبیات و به دور از انصاف دولت را نقد می کردند . دولتی که می توانست با حمایت مردم از این پیچ سخت عبور کند به دلیل فشارهای داخلی بارها و بارها در جا زد. ما به عنوان اوپوزیسیون دولت جدید باید انصاف را در نقد رعایت کنیم !

بگذاریم دولت کارش را بکند،اگر نکرد حمله میکنیم !

باید بگذاریم دولت حدود برنامه های خود را انجام دهد . حتی اگر مانند نگارنده اعتقادی نداشته باشیم که دولت جدید اصلا برنامه ای دارد ! باید بگذاریم که ابراهیم رئیسی با تمام مشکلاتی که در شخص وی و در اطرافیانش هست کار خودش را بکند . اگر کوتاهی کرد در حمله کردن به دولتش درنگ نمی کنیم ! ولی با همان شرایط گذشته با آگاهی و انصاف.

از فرصت اوپوزیسیون بودن استفاده کنیم !

قرار گرفتن در اوپوزیسیون یعنی ضعف هایمان به حدی جدی و مشخص شده که دیگر همه جا را گرفته ! به همین دلیل است که باید این فرصت را غنیمت شمرده و به مطالعه و برطرف کردن این ضعف ها بپردازیم. برطرف کردن این ضعف ها و مطالعه بیشتر میتواند ما را در بازگشت به پوزیسیون کمک کند .
ضمنا اصلاحات نشان داده برای در قدرت ماندن مشکل اساسی دارد و در طی این 24 سال نتوانسته یک راه حل برای حل مشکلات همیشگی و خواست های بدنه اجتماعی خود پیدا کند ! برای همین موضوع است که بدنه اجتماعی اصلاحات در هر انتخابات پس از در قدرت قرار گرفتن این گروه تحریم انتخابات را برمیگزینند !

ما زاکانی و ذوالنور و کوچک زاده و … نیستیم، با پرستیژ باشیم !

ما قرار نیست مثل اشخاص فوق گردن کشی و مچ گیری راه بیاندازیم ما باید پرستیژ اصلاح طلب بودن خود را حفظ کنیم . به طور مثال احمدی نژاد نیز در اوپوزیسیون است. باید یک تفاوتی میان ما و احمدی نژاد و طرفدارانش باشد یا نه ؟