یکی از مسائلی که در قرآن، بیان شده است، اوضاع و سرنوشت اقوام مختلف است.برای مثال، درباره ی قوم سبا میخوانیم: لَقَد کانَ لِسَبَاِِ فی مَسکَنِهِم ایَهُُ جَنَّتانِ عَن یَمینِِ وَ شِمالِِ کُلوا مِن رِزقِ رَبِّکُم وَاشکُروا لَهُ بَلدَهُُ طَیِّبَهُُ وَ رَبُُّ غَفورُُسوره ی سبا، آیه ی ۱۵برای قوم 《سبا》در محل سکونتشان نشانه ای (از […]

یکی از مسائلی که در قرآن، بیان شده است، اوضاع و سرنوشت اقوام مختلف است.برای مثال، درباره ی قوم سبا میخوانیم:

لَقَد کانَ لِسَبَاِِ فی مَسکَنِهِم ایَهُُ جَنَّتانِ عَن یَمینِِ وَ شِمالِِ کُلوا مِن رِزقِ رَبِّکُم وَاشکُروا لَهُ بَلدَهُُ طَیِّبَهُُ وَ رَبُُّ غَفورُُ
سوره ی سبا، آیه ی ۱۵
برای قوم 《سبا》در محل سکونتشان نشانه ای (از قدرت الهی) بود: دو باغ(بزرگ و گسترده) از راست و چپ(رودخانه ی عظیم با میوه های فراوان؛ و به آنها گفتیم:) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید؛ شهری است پاک و پاکیزه، و پروردگاری آمرزنده( و مهربان).

ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

قم.چاپخانه بزرگ قرآن کریم(اسوه).چاپ اول،۱۳۸۸،ص۴۳۰

سوالی که پیش می آید، این است که دانستن مطالبی درباره ی قوم سبا و دیگر اقوام، چه فایده ای دارد؟

پاسخ این است که قرآن، کتاب هدایت(سوره ی آل عمران، آیه ی ۴) و برای اینکه پند بگیریم، آسان است(سوره ی قمر، آیه ی ۱۷). در آیه ی ۱۵ سوره ی سبا، به عبارت”شهر پاکیزه و پروردگار آمرزنده” برمی خوریم. پاکیزه نگه داشتن شهر، به عهده ی همه ی شهروندان است. یعنی همه ی ما مسوولیم. به علاوه، اینکه اول از پاکیزگی شهر، سخن به میان آمده، نشان می دهد که ابتدا ما باید به وظیفه ی خود عمل کنیم، بعد می توانیم از امرزندگی خدا بهره مند شویم.

نکته ی دیگر اینکه منطور از پاکیزگی شهر چیست؟ پاکیزگی از زباله یا پاکیزگی از مفاسد یا…؟ امام علی علیه السلام می فرمایند قرآن، دریایی است که کسی به انتهای آن نمیرسد(خطبه ی ۱۹۸ نهج البلاغه)، پس قطعا در این عبارت، معانی بیشماری وجود دارد: آیا شهرهای ما از زباله پاکیزه است؟ آیا رفتارهای ناپسند در جامعه بروز نمی کند؟آیا برخی از رانندگان، بی دلیل بوق نمی زنند؟ آیا برخورد افراد باهم، محترمانه و محبت امیز است؟آیا معایب ما، شهر را نمی آلاید؟ آیا مسائل ناخوشایند در اجتماع رخ نمی دهد؟

آیا بین افرادتنش به وجود نمی آید؟آیا رفتارهای ما، برای دیگران، مشکل ایجاد نمی کند؟برای حل این مسائل، چه کرده ایم؟ از این پس، باید چه کنیم؟قرآن به ما دستور می دهد که برای انجام کارهای خیر و تقویت تقوا در جامعه، باهم همکاری کنیم(سوره ی مائده، آیه ی ۵).
یکی از مصادیق تقوا، این است که دیگران را آزار ندهیم.یعنی سعی کنیم از انجام هر عملی که ممکن است کسی را ناراحت کند، دست برداریم. علاوه بر این،

بخشی از ناهنجاریها، ناشی از فقر است.می توانیم با همکاری یکدیگر، کارآفرینی کنیم و از شدت فقر و تبعات آن، بکاهیم.مصادیق کار خیر و تقوا فراوان است.

در آیه ی ۱۰۴ سوره ی آل عمران، آمده است که باید گروهی از شما باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند.این که خیر در کنار امر به معروف و نهی از منکر قرار گرفته، یعنی امر به معروف و نهی از منکر هم جزء خیراتند.
اگر در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر حاکم شود، وضع اخلاقی افراد، بهبود می یابد.

در نتیجه، جرم و جنایت کاهش پیدا می کند. اما امر به معروف و نهی از منکر، فقط در حوزه مسائل اخلاقی مطرح نمی شود.در همه ی زمینه ها، باید امر به معروف و نهی از منکر مراعات شود. به عنوان مثال، به اقتصاد خود بنگریم:

آیا کسب و کار و درامدهای ما حلال است؟ آیا کارمند رشوه گیر نداریم؟ آیا کاسب کم فروش نداریم؟ آیا مقامات مسوول، همه پاکدستند؟چقدر تا شهر پاکیزه فاصله داریم تا بتوانیم از آمرزگاری خداوند بهره ببریم؟

همانگونه که گفته شد، امر به معروف، صرفا مربوط به مسائل اخلاقی نیست.در همه ی زندگی باید امر به معروف جریان داشته باشد.فرموده اند کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته یعنی همه ی شما نگهبانید و مسوول.

در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله، جامعه به کشتی ای تشبیه شده که در آن، همه ی افراد نشسته اند. اگر کسی زیر پای خود را سوراخ کند، اب به کشتی نفود و ان را غرق می کند(نقل به مضمون از تفسیر نمونه، اثر آیت الله مکارم شیرازی، جلد ۳، صفحه ی ۵۰)

پس نباید گفت به من مربوط نیست. مضافا اینکه همه ما ایرادهایی داریم و باید در رفع انها بکوشیم ولی مانعی ندارد که به یکدیگر ‌تذکر دهیم. انسان ضعیف آفریده شده است(سوره ی نساء، آیه ی ۲۸).در نتیجه، همه ی ما مشمول این آیه هستیم.پس باید خود را از دیگران برتر ندانیم(اشاره به آیه ی ۳۲ سوره ی نجم).

باید دائم رفتار خود را بررسی و اصلاح کنیم. و امر به معروف و نهی از منکر را از خود شروع کنیم.آیا مدیریتمان صحیح است؟ آیا پوششمان اسلامی است؟ ایا عزاداریمان مطلوب است؟ آیا سبک زندگیمان طبق قرآن و احادیث است؟

آیا محیط های کاریمان با شهر پاکیزه تناسب دارد؟آیا به اصطلاح زیراب زدن در محیط های کاریمان وجود ندارد؟آیا بین دو نفر اختلاف رخ نمی دهد؟آیا می توانیم اختلافات خود را دوستانه حل کنیم؟آیا نمی توانیم شهری پاکیزه بسازیم؟