روحانی مورد غضب اصلاح طلبان اصولگرایان و تمامی دیگر جناح های حکومت قرار گرفته و بر خلاف سال های 92 تا 96 به هیچ عنوان در دایره اعتماد مردم جایی ندارد .

سرمقاله – معین وکیلی / ایرانیان فردا

دولت حسن روحانی نماد امید پس از نابودی بود . دولت روحانی نماد به پا خواستن از میان خرابه های هیروشیما و ناکازاکی بود . حسن روحانی نماد عقلانیت بود. چه اتفاقی روحانی را اینگونه در مقابل مردم و احزاب قرارداده است ؟ در این مقاله مفصلا بررسی خواهیم کرد . که روحانی چگونه با چالش های دوره ریاست جمهوری اش برخورد کرد .

اولین چالش ؛ بند هفتم منشور شورای امنیت

دولت حسن روحانی دقیقا پس از دولت احمدی نژاد روی کار آمد احمدی نژادی که کاملا فضای کشور را بسته بود و با تهدید های گاه و بیگاه خودش کشور را به زیر سنگین ترین تحریم ها برده بود تا جایی که ایران ذیل بند هفتم قرار گرفته بود و از ایران به عنوان تهدید علیه امنیت بین المللی در دنیا یاد میشد . از پیش از روحانی ساختار مذاکرات ایران با 5+1 تشکیل شده بود . سعید جلیلی سال ها بود که با کاترین اشتون و دیگر نماینده های 6 قدرت دنیا مذاکره می کرد اما عدم پیشرفت در مذاکرات مذاکرات را به بیهودگی کشیده بود . حسن روحانی زمانی رئیس جمهور کشور شد که دکتر صالحی و تیم همراهش حتی یک دوره مذاکره در عمان را نیز با فرمان رهبری انجام داده بودند . پس هیچ انتخاب خاصی در زمینه نحوه مذاکره کردن وجود نداشت . تنها چیزی که عوض شد جهت جمهوری اسلامی در مذاکرات بود . از مذاکره برای مذاکره به مذاکره برای توافق . روحانی با انتخاب محمد جواد ظریف مذاکرات را به توافق لوزان و برجام رساند . اما برجام تبدیل به کعبه آمال تمام مردم شد . دولت روحانی انتظارات غیر واقعی را نسبت به برجام در مردم ایجاد کرد . و همین مسئله باعث شد با خروج امریکا از برجام اقتصاد ایران دوباره به سوی فروپاشی برود .

چالش دوم انتخابات 96 ؛ رئیسی ؛ جهانگیری

انتخابات 96 اما شروع چالش های روحانی بود . روحانی که دور اول ریاست جمهوری اش موفقیت خالص بود . حال در موضع قدرت در مقابل رقیب کم تجربه اش نشسته بود . رقیبی که از درست تلفظ کردن کلمات هم عاجز بود . حال در میان منگنه روحانی و جهانگیری قرارگرفته بود . تقریبا تمام بزرگان سیاست در ایران به روحانی هشدار داده بودند که این انتخابات می تواند برایش خطر ساز باشد . اما روحانی اصرار داشت که به تنهایی میتواند پاسخگوی رئیسی و قالیباف باشد . باز هم با اصرار احزاب حضور جهانگیری به کمکش آمد و جلوی از بین رفتن قدرت موفق ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی شد .
روحانی در این انتخابات دو چالش اصلی داشت . رئیسی و قالیباف و حملات آن ها و محبوبیت پیدا کردن جهانگیری در این انتخابات . حسن روحانی اما در حالی از این انتخابات با 24 میلیون رای بیرون آمد که اکثر مردم اورا وام دار جناح اصلاحات میدانستند . روحانی که در اولین روزهای پس از انتخابات سخن از رفع کلیه تحریم ها می داد به شدت دولت امریکا را هم امیدوار به مذاکرات بعدی کرده بود اما … !

چالش سوم ؛ مجلس سه تکه ؛ کابینه تکنوکرات

همانطور که تعریف تکنوکرات ها در سیاست مشخص است . آن ها نمی توانند با یک سیستم بروکرات کار کنند آنها باید یک سیستم همراه داشته باشند یک غلطک داشته باشند که با آن بتوانند دست انداز های جلوی راهشان را صاف کنند . تکنو کرات ها کاری را که می خواهند با هر قیمتی انجام می دهند . اما مجلس دهم چه مجلسی بود ؟
در روزهای ثبت نام نفرات در انتخابات مجلس شورای اسلامی اصلاح طلبان بسیاری در انتخابات ثبت نام کردند اما رد صلاحیت های گسترده شورای نگهبان باعث این شد که دوباره فکر اثتلاف به ذهن اصلاح طلبات خطور کند . با این اتفاق مجلسی که با آقایی سید محمد خاتمی به نفع اصلاح طلبان به پایان رسیده بود در عمل سه جبهه داشت . فراکسیون اقلیت اصولگرا و اصلاح طلبان و طیف نزدیک به علی لاریجانی . همین شکل سه طیفی باعث یک نکته شد ! هر مصوبه دولت با غش کردن یکی از این سه جناح به طرف دیگر ملغی میشد و عملا دست و بال دولت تکنوکرات های روحانی بسته شد . این مجلس مانند مجلس پنجم که باعث سقوط آیت الله هاشمی شد ! باعث سقوط حسن روحانی شد . البته نمایندگانی در مجلس بسیار هم تلاش کردند اما حمایت از دولت در این مجلس با ریاست لاریجانی مقدور نبود !

چالش چهارم ؛ قیمت ارز ، سقوط بازار سرمایه ، بی اعتمادی به دولت

دولت روحانی ناگهان علیه هر آنچه خودش می گفت عمل کرد در حالی که رئیس جمهور با مسخره کردن دولت احمدی نژاد و دلار 1200 تومانی اش در ایام انتخابات 1392 و 1396 حسابی گرم می گرفت و زبان بازی میکرد اما با اعلام نرخ 4200 تومانی برای دلار و دستوری کردن فساد در بازار اعتماد عمومی را از حرف هایش برید . هر چند رئیس جمهور با جلو انداختن جهانگیری و ثبت نرخ ارز به نام دلار جهانگیری سعی کرد از زیر هجمه بازار دستوری خارج شود ، اما این هدف برای او مقدور نشد !

از طرف دیگر با تغییر رئیس بانک مرکزی سیاست جدیدی در راستای ارز و بورس اتفاق افتاد رئیس جدید بانک مرکزی که به اقتصاد باز علاقه داشت با رها کردن بازار ارز باعث شد التهاب بازار خارج شود در این حین دولت جمهوری اسلامی شروع به تشویق حضور مردم در بازار بورس کرد . بازار بورس مزایای بسیاری برای حاکمیت داشت . از طرفی دولت شروع به فروش سهام شرکت های بزرگی مثل شرکت سرمایه گزاری تامین اجتماعی کرد و از طرفی هجوم نقدینگی مردم در بورس باعث افزایش شاخص کل و رونق شرکت های تولیدی میشد . اما این روزهای خوش پولی مردم دیری نپایید که بورس سقوط کرد ! مردم دولت را به دزدی در بورس متهم کردند و می دانیم متهمی که از خود دفاع نمی کند سریعا محکوم میشود .

بزرگترین چالش دولت برای بی اعتمادی مردم ، دولتی که در مقابل آدم کشی سکوت کرد !

دولت روحانی در مقابل اعتراضات به افزایش نرخ بنزین تمام کارها را به اشتباه ترین شکل ممکن انجام داد ! در حالی که می توانست مردم را نسبت به این افزایش توجیه کند دوباره کارت سوخت را برگرداند و حتی فرماندارانش مردمی را که از زور نداری اعتراض می کردند با تیر زدند و هیچ فرمانداری برکنار نشد شاید این سیاه ترین نقطه 8 سال ریاست روحانی بر قوه مجریه باشد ! آنجایی که وی توانست نظام را نه در توسعه سیاسی و اقتصادی نه در دیپلماسی که در سرکوب مردم بی گناه یک دست کند !

و حالا روحانی و تنها ترین دولت تاریخ

از قدیم گفته اند که آدم بی وفا تنها میشود ! روحانی در طول دوران ریاستش به هیچ کس وفا نداشت و به هیچ عهد اساسی ای وفا نکرد ! از دولت روحانی کتاب هایی خواهد ماند برایمان ! از دولت روحانی 200 موزه جدید برایمان خواهد ماند . و از دولت روحانی برایمان خطوط آب و گاز و رایگان شدن آب و گاز و برق خانوار های کم مصرف باقی می ماند ! ولی از دولت روحانی برایمان نه امید ماند نه جوانی و نه خوشی ! او نتوانست خیلی از کارهایی که از او توقع داشتیم را انجام دهد ولی می توانست مثل خاتمی باشد . حداقل دستش را دراز کند و با انگشت سبابه مسببین این اوضاع را نشان دهد . روحانی می توانست مثل خاتمی بایستد می توانست مثل خاتمی که قتل های زنجیره ای را افشا کرد روحانی میتوانست مسببین چند پاره کردن هواپیمای اوکراینی را به مردم معرفی کند . روحانی میتوانست تنها نباشد … ولی روحانی با اشتباهات خودش تنها شد . روحانی تنها خواهد ماند !

  • نویسنده : معین وکیلی