درس عبرت افغانستان " رضا رضائی . پژوهشگر فرهنگی . 25/5/1400 وضعیت کنونی افغانستان را چه از جنبه ی استراتژیکی یک پیروزی در خصوص دفع آمریکا و ناتو از شرق ایران بدانیم و یا یک تله ی آمریکایی برای کشاندن ایران در باتلاق جنگ فرقه گرایی ، بیشتر باید آن را شکست رسانه هایاجتماعی و سمنهای فرهنگی مردمی در افغانستان بدانیم


” درس عبرت افغانستان “_یادداشت وارده
رضا رضائی . پژوهشگر فرهنگی . 25/5/1400(نویسنده مهمان)
وضعیت کنونی افغانستان را چه از جنبه ی استراتژیکی یک پیروزی در خصوص دفع آمریکا و ناتو از شرق ایران بدانیم و یا یک تله ی آمریکایی برای کشاندن ایران در باتلاق جنگ فرقه گرایی ، بیشتر باید آن را شکست رسانه های اجتماعی و سمن ها فرهنگی و مردمی درافغانستان بدانیم.
مراکز و نهاد های علمی و فرهنگی افغانستان کجا هستند؟ ظریب نفوذ رسانه و تکنولوژی های نوین ارتباطی در افغانستان چقدر است؟ تعداد فرهیختگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی افغانستان چقدر است ؟ فراوانی کنشگران، مطالبه گران، شفافیت خواهان، فساد ستیزان و میزان پراکندگی آنها در سرزمین وسیع افغانستان چقدر است؟ طی بیست سال گذشته این مجموعه ها و افراد چقدر فرهنگ ظلم ستیزی، اسلام ( راستین ) خواهی، مبارزه با جهل و خرافات، مبارزه با تفکر های انحرافی و الحادی زا ترویج و تبلیغ کرده و در فرهنگ مردم آن دیار نهادینه کردند؟
این سوالات در مقابل یک سوال دیگر رنگ می بازد، سوال این است که گرچه سالها طالبان در حال جنگ با حکومت مرکزی و اشغالگران آمریکایی بوده اما چرا با این سرعت توانست تمامی افغانستان و حتی پایتخت را تصرف کند و اعلام حکومت جدید نماید؟
رویکرد و تفکر طالبان آنقدر تغییر کرده که آمریکا و عربستان و پاکستان متقاعد شدند که او در گفتگو ها صادق و به تعهدات خود پایبند است و آنها هم دو دستی افغانستان را تقدیمش کردند یا قصه چیز دیگریست؟ مردم کجای این ماجرا قرار دارند که عده ای به ایران و پاکستان و تاجیکستان پناهنده شدند و عده ای از ترس پول های خود را از بانک ها خارج می کنند و عده ای برای فرار در فرودگاه کابل روی بال هواپیمای آمریکایی سوار شده و از آن بالا به زمین پرتاب میشوند و عده ای نیز با ناباوری گزارش می کنند که از آن گروه وحشی قبلی ( طالبان دیروز) خبری نیست و این گروه ( طالبان به قدرت رسیده ) خیلی دموکراتیک و انسان دوست و معتقد به حقوق زنان است.
حقیقت آنقدر مبهم و شبهه ناک است که بهترین تحلیل، سکوت است یا آنقدر واضح و اشکار است که از تلخی گفتنش در رنج و عذابیم؟ بله . درسته . حقیقتی تلخ در ماورای تمام اتفاقات سیاسی و میدانی رخ داده و آنهم غفلت و یا نبود فرهنگ سازان است که نتوانستند در موج تهاجم فرهنگ سازی غربی، اصالت های فرهنگی مردم افغان را حفظ ، حراست و ترویج کنند واینک بغض درگلوخفته ی مردم تبدیل به مرگ آرزوها و امید ها شده ومردم ناباورانه پذیرای طالبان هستند.
هرچند که بسیاری از متغیرهای فرهنگی دوکشور ایران و افغانستان با هم تفاوت دارند اما وضعیت کنونی برادران و خواهرانمان در افغانستان، زنگ خطر و درس عبرتی است که درغفلت سازمان های مردم نهاد فرهنگی، فرهیختگان مردم دوست، کنشگران شجاع، مطالبه گران بی ادعا و حق جویان، و بدون رهبران فکری، چه بسا که مردم ما نیزدچار بغض فروخفته شده ، یا تن به سکوت و مرگ تدریجی بدهند و یا تن به طالبان ایرانی. مراقب باشیم که محرم 1400 سال پیش در محرم 1400 تکرار نشود.
والسلام.

# مسئولیت اجتماعی و عبرت های تاریخی
# زنگ خطر
# نه – به – غفلت
# محرم هشیاری

  • نویسنده : رضا رضایی
  • منبع خبر : یادداشت مهمان