جمهوریت در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)روح الله کلانتریعضو شورای مرکزی و مسئول سازمان معلمان گلستانبحث جمهوریت در آراء و اندیشه سیاسی امام(ره) یکی از مباحث مهمی است که در صورت فهم صحیح آن، علاوه بر رفع بسیاری از سوء تفاهم ها و سوء ادارک ها می تواند نقطه عزیمت مناسبی برای تصحیح روندهای خطا و […]

جمهوریت در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
روح الله کلانتری
عضو شورای مرکزی و مسئول سازمان معلمان گلستان
بحث جمهوریت در آراء و اندیشه سیاسی امام(ره) یکی از مباحث مهمی است که در صورت فهم صحیح آن، علاوه بر رفع بسیاری از سوء تفاهم ها و سوء ادارک ها می تواند نقطه عزیمت مناسبی برای تصحیح روندهای خطا و ناروایی باشد که پس از رحلت امام متاسفانه گریبانگیر ما شده و به تبع آن، چهره ای مبهم، غیر دقیق و غیر شفاف از شخصیت امام ترسیم کرده است، مخصوصا این موضوع برای نسل جوان ما که کمتر دوره حیات امام را درک کرده و از نزدیک با افکار و اندیشه های او آشنا نیستند، در خور اهمیت و توجه است.
با نگاهی به اندیشه سیاسی امام در باره جمهوریت متوجه می شویم که امام پایه گذار جمهوریت در تاریخ سیاسی ایران است.انقلاب اسلامی ایران پایان دوره سلطنت 2500 ساله و آغاز دوران جمهوریت در تاریخ مبارزات سیاسی ملت ایران است و این افتخار در بین رهبران سیاسی معاصر ایران از آن امام است. البته مراجعی مثل مرحوم آیت ا… العظمی صانعی و منتظری دیدگاه های روشنی در باره جمهوریت و رای مردم دارند، اما هیج رهبر سیاسی و مبارزی را نمی بینیم که بیش از امام بر جمهوریت و مردم سالاری تاکید کرده باشد. برخی از روحانیون معتقدند که امام به جمهوریت اعتقادی نداشته و رای مردم را از سر اضطرار و اجبار پذیرفته است. به این سخن روحانی مرحوم معروفی که دیروز افراد جبهه پایداری به دنبال مطرح کردن او به عنوان رهبر اصولگرایان بودند توجه کنید( به نظر من حضرت امام اگر جمهوری را مطرح کرده از باب اضطرار بوده است. یعنی ایشان اعتقادی به جمهوریت به معنی رایج امروزی اش در دنیا نداشتند.) 1-این روحانی به نام دفاع از نظریه سیاسی امام یعنی ولایت فقیه، تلاش دارد تا اثبات کند که امام اعتقادی به جمهوریت نداشته و اصالتی برای آن قائل نبود.
در چنین شرایطی که عده ای با شور انقلابی متعرض حقوق شخصی مردم می شدند، امام اعلامیه معروفی را که به فرمان 8 ماده ای معروف شد منتشر کرد که اگر امروز که حدود۳۶ سال از زمان انتشارش می گذرد مبنای عمل ما و مسوولان قرار گیرد گام بلندی در جهت تحقق جامعه مدنی و رعایت حقوق شهروندی خواهد بود. اما امروز متاسفانه مشاهده می کنیم که هنوز این فرمان توسط افراطیون مدعی راه امام مورد تعرض قرار می گیرد.امام در بخشی از این پیام آورده است( هیج کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که طبق موازین شرعی باید باشد توقیف کند یا احضار نماید.
هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف جرم است و موجب تعزیر شرعی است .2وی در ادامه یادآور شد: ( هیچ کس حق ندارد در مال کسی، چه منقول چه غیر منقول در مورد حق کسی دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید، مگر به حکم حاکم شرع آن هم پس از بررسی دقیق ثبوت حکم از نظر شرعی) 3 این فرمان مفصل است و مسوولان اجرایی،قضایی و نظارت باید یک بار دیگر آن را مرور کرده و در فعالیتهای خود ملاک عمل قرار دهند.
مطالب آن صریح، شفاف و قاطع است.امام دو سال پیگیر اجرای آن بود و به مسوولان گوشزد می کرد که اگر لازم است در رابطه با آن قوانینی تصویب شود، این کار انجام یافته و به همین دلیل ستادی به نام ستاد پیگیری فرمان 8 ماده ای امام تشکیل گردید.
در همان شرایط مشکل دیگری برای گزینش افراد و پاکسازی آنها از ادارات مطرح شده و کتابهایی در این رابطه منتشر و افراد را براساس آن کتابها پاکسازی می کردند.زمانی که امام از انتشار این کتابها مطلع شد ، دستور انحلال هیئت های گزینش را صادر کردد ر قسمتی از این دستور آمده است: ( اخیرا چند کتاب به عنوان سئولات دینی و ایدئولوژی اسلامی را ملاحظه نمودم و بسیار متاسف شدم از آنچه در این کتابها و جزوات از این قبیل به اسم اسلام این دین انسان ساز الهی برای گزینش مطرح شود. آنها را میزان رد و قبولی افراد قرار داده اند. این نوشته ها مشحون از سئولات غیر مربوط به اسلام و دیانت و احیانا مستهجن و اسف باراست.
از آنجاکه به اسم دیانت اسلام منتشر شده است، از کتب و جزوات انحرافی است که برای حیثیت اسلام و جمهوری اسلامی مضر است… تمام هیئت های را که به نام گزینش در سراسر کشور تشکیل شده اند، منحل اعلام می نمایم، چه در قوای مسلح یا در وزارتخانه ها و ادارات و چه در مراکز آموزش و پرورش تا رسد به دانشگاه ها تمام آن منحل است…)4 امام سپس دستور می دهد که بررسی کنند چنانچه افرادی به خاطر این سئولات غیر مرتبط از ادارات اخراج شده اند به سر کار خود برگردند و این تنها نمونه ای از تاکیدات امام(ره) بر توجه به حقوق خصوصی و رعایت آزادیهای فردی مردم است.از لوازم دیگر جمهوریت مسئله آزادی است. نمی شود به جمهوریت و حق حاکمیت مردم و حق تعیین سرنوشت مردم و مردم سالاری معتقد شد ، اما به آزادی معتقد نبود. امام به آزادی نگاه ویژه ای داشت و او معتقد بود که اساسا انسان آزاد آفریده شده است و خالق هستی او را آزاد خلق کرده و هیچ کس حق حاکمیت و حکومت بر دیگری را ندارد. 5 امام در جای دیگری می فرماید( اساسا کلمه این که آزادی اعطا کردیم یک جرم است.

آزادی مال مردم است.قانون آزادی را داده و خدا آزادی را داده) 6در جای دیگری می گوید( ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما این اجازه را نداده است که دیکتاتوری کنیم. ما تابع آراء ملت هستیم. ملت ما هر طوری رای داده،ما هم از آنها تبعیت می کنیم.خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده، پیامبر اسلام به ما حق نداداه است به ملتمان چیزی را تحمیل بکنیم.) 7 امام در مورد انتخابات نیز نقش مردم را به خوبی نشان داده است.( همانطور که مکرر عرض کرده ام انتخابات در انحصار هیچ کس نیست، نه در انحصار روحانیون است نه در انحصار احزاب، نه در انحصار گروه هاست انتخابات مال مردم است. مردم سرنوشت خودشان است و انتخابات برای تحصیل سرنوشت شماست.) 8این تذکرات نشان می دهد که امام به عنوان یک معلم با گوشزد کردن مکرر حقوق و آزادیهای مردم می خواهد به مردم آموزش دهد، آنان را رشد دهد تا هیج گاه اجازه ندهند که فرد یا گروه دیگری در مورد آنها تصمیم بگیرند.امام همواره مردم را ملاک کارهای خود قرار داده و از حقوق آنها حمایت میکرد.
امام به خوبی دریافته بود که حفظ و تداوم نظام و عزت و سربلندی آن در گرو وجود ملتی آگاه و رشید است .حاکمان معمولا تلاش می کنند که مردم تابع آنها بوده و چشم و گوش بسته از آنها اطاعت کنند، اما امام انسان بزرگی بود، روح و اندیشه ای بزرگ داشت. امام در این رابطه معتقد بود( وکلا برای این حق دارند که وکیل شما هستند و الا چه حقی دارند؟ یک نفر چه حقی دارد که برای 35 میلیون جمعیت رای بدهد؟ این حق برای این است که شما می خواهید رای بدهید رای شماست. میزان رای ملت است.) 9امام در برابر کسانی که مردم را صغیر و نا آگاه می دانستند و تکلیف شرعی خود می دانستند که به هر نحو در رای و نظر مردم دخالت کنند یا معتقد بودند باید کاندیداهای اصلح را به مردم معرفی کنند تا آنها رای دهند. می فرمود( مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیج فرد و یا گروه و دسته های حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند.)10برخی معتقدند که اگر مردم به افرادی که ما معرفی می کنیم رای ندهند مشروطه تکرار می شود و یا اگر به فردی که مورد نظر آنها رای ندهند به عذا ب الهی گرفتار شده و بدین ترتیب مردم را در برابر بهشت وجهنم قرار می دادند.امام در پاسخ به این افراد میگفت( ملت و شما و هر کس آزاد است همیشه و به هر کس که می خواهد رای بدهد ولو آنکه آقایان و فرض کنید علمای حوزه علمیه تهران یا قم آنها را معرفی نکرده باشند. شما الزامی ندارید به این که هر چه آنها معرفی کردند، شما هم همان را معرفی کنید… آزاد هستید.) 11نباید تصور کنیم که امام مخالف تحزب بود، برعکس امام همواره از احزاب و وجود گروه های مختلف دفاع می کرد .
در یکی از این سخنان آمده است(قبل از اینکه دولت شما پیش بیاید یک حزبی درست کنید و بعد هم حزب در مجلس به طوری که باید بشود… قانون اساسی و سایر قوانین اقتضا می کند نماینده درست کنید، بعد هم آقای وزیر، نخست وزیر متکی به نمایندگان که از حزب پیدا شد و از جمعیت و خواسته مردم پیدا شد، بعد می شود یک دولتی متکی به حزب) 12از آنجائی که جمهوریت متکی بر حقوق و آزادیهای فردی و اجتمایی است، لذا با مدارا و پذیرش عقاید دیگران نسبتی روشن دارد.
و از این جهت نقطه مقابل دیکتاتوری و استبداد است. امام منشاء دیکتاتوری را عدم تحمل آراء مخالف می دانست و معتقد بود( ابتدا انسان خیال می کند آدمی است که با دیکتاتوری مخالف است ولی بعضی وقتها در آراء و احوال خودش شروع به تحمیل دیگران می کند. و به جای اینکه نظرات خود را با برهان ثابت کند، آنها را بر دیگران تحمیل می کند … این آغازی برای دیکتاتوری است و بعد کم کم قدرت پیدا می کند و به مرور قدمهای بعدی را می گذارد.)13 از همین رو است که امام بقای نظام را در گرو تحقق خواسته های مردم و عدم زور و اجبار بر آنها و حفظ پایگاه مردمی نظام و گسترش آن می دانست. و معتقد بود( آن روزی که احساس کردید میخواهید فشار به مردم بیاورید، بدانید که دیکتاتور دارید می شوید، بدانید که مردم معلوم شده از شما روی گردانده اند.) 14تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .

منابع در دفتر نشریه موجود است.

  • نویسنده : روح الله کلانتری
  • منبع خبر : آفتاب گلستان