شاید در این روزگاری که بیش از همیشه به شکست نزدیک تریم نیاز داشته باشیم به شنیده شدن شنیده شدنی که کواکبیان برای جناح ما ایجاد می کند .

سر مقاله؛ معین وکیلی

مصطفی کواکبیان معروف است که اگر سر ستارخان صحبت کند انتهای آریاشهر هم واضح صدایش را میشنوند ؛ حالا تصور کنید که کواکبیان تریبونی به وسعت بهارستان داشت و صدایش را ایران رسا و محکم میشنید ! مصطفی کواکبیان شاید در سال 88 یک سیاستمدار جوان اصلاح طلب به حساب می آمد اما به زودی صدای خودش را به همه رساند آنجایی که در مقابل حسین شریعتمداری با لبخندی زیرکانه گفت : “داری منو بازجویی می کنی آقای شریعتمداری ؟” و شاید هنوز که هنوز است دارد چوب همان جمله را می خورد هر چند ثانیه ای بعد گفت ” نه که شما بازجو باشید ” . ولی حس می کنم همچنان دارد چوب همان حرف هایش در مقابل حسین شریعتمداری را می خورد . دبیرکل حزب مردمسالاری آن شب انتخاب شده بود که در مقابل حسین شریعتمداری شکست بخورد به خیال خودشان احساس می کردند که کواکبیان ضعیف ترین فرد جناح اصلاح طلب را در مقابل قوی ترین ایدئولوگ خودشان آچمز می کنند اما اینگونه نشد که نشد و کواکبیان پس از آن هم باز در آسمان سیاست ایران ماند .

شاید تنها چیزی که کارنامه آقا مصطفی را کم بار کرده همین کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری است . دوبار ثبت نام و دوبار هم همان رد صلاحیت که شاید به خاطر همان شب در مقابل حسین شریعتمداری باشد . آن شب توقع داشتند مصطفی بنشیند و از شریعتمداری حرف بشنود و جواب هم ندهد و به او خلعت جایزه بدهند اما مصطفی اهل این ماجرا نیست . مصطفی با کسی تعارف ندارد .

در سال 92 کنگره حزب مردمسالاری به کواکبیان تکلیف کرد که در انتخابات شرکت کند که البته نتیجه اش مشخص بود مصطفی کواکبیان رد صلاحیت میشد ولی حزب در دنیا معنی اش این است … تکلیف برای گرفتن تریبون و جایگاه .

دوستان زیادی در دانشگاه آزاد دارم، دانشجویان کواکبیان همیشه دوستش دارند محکم در کلاس حاضر می شود . درسش را می دهد و بعد کلاس هم اندکی وقت می گذارد تا جواب دانشجویانش را بدهد . بحث می کند ولی در کلاس دیگر صدایش مثل مجلس بلند نیست . آرام تر است و معلم تر .

کواکبیان از آن هایی نیست که دغدغه رای داشته باشد دغدغه کار درست دارد دغدغه کار سیاسی دارد میتوانست مثل بقیه داد و بیداد اضافه کند ولی اصولی داد و بیداد می کند حزب تشکیل داده ارگان مطبوعاتی دارد حتی در یکی از انتخابات های مجلس برای حزبش کرسی جور کرد و توانست هرچند کم کرسی اختصاصی برای حزب مردمسالاری ایجاد کند .

احتمالا با پایان این مقاله به نگارنده حمله میشود که شاید وقت همچین مقاله ای نوشتن نبوده شاید پا را از گلیمش فراتر نهاده و دارد کاندید زایی برای انتخابات می کند. اما نگارنده هیچ وقت از هیچ حمله ای نترسیده ، این بار به نظرم نوبت شنیده شدن صدای کواکبیان در دنیا است . اگر یک مقدار خوش سلیقگی در سیاست این کشور وجود داشته باشد .