يكى از روشهاى بسيار بى هزينه و سودآور براى تسلط استعمار بر كشورهاى ضعيف از طريقه جذب نخبگان انجام مى شودوقتى جامعه و كشورى تهى از نخبگان (در زمينه هاى گوناگون) شود هرگز نمى تواند به رشد و توسعه پايدار دست يابد و هميشه محتاج خواهد بود و بواسطه ضعف و ناتوانى كه بوجود مى […]

يكى از روشهاى بسيار بى هزينه و سودآور براى تسلط استعمار بر كشورهاى ضعيف از طريقه جذب نخبگان انجام مى شود
وقتى جامعه و كشورى تهى از نخبگان (در زمينه هاى گوناگون) شود هرگز نمى تواند به رشد و توسعه پايدار دست يابد و هميشه محتاج خواهد بود و بواسطه ضعف و ناتوانى كه بوجود مى آيد به راحتى در چنگ و چنبره كشورهاى قدرتمند گرفتار خواهد بود.

على رغم اينكه با مهاجرت نخبگان، كشورهاى مهاجر پذير از دانش، آگاهى و توان نخبگان براى توسعه و پيشرفت خود به ارزانترين روش بهره خواهند برد و نكته بسيار حائز اهميت اينكه متاسفانه كشور ما هميشه در اين زمينه در زيان و رنج بوده است زيرا اگر زمينه و بستر فعاليت و كار نخبگان فراهم نباشد هرگز نمى توان همه نخبگان را با شعارهاى ملى گرايى در كشور نگه داشت(ممكن است درصدى از نخبگان با شعارهاى ملى گرايى در كشور بمانند) و حتى درصدى هم كه در كشور مى مانند اگر به خوبى حمايت و پشتيبانى نشوند انرژى و پتانسيل آنها به هدر خواهد رفت و نه براى خويش، نه كشور و نه جامعه جهانى فايده اى نخواهند داشت.

اما بغرنج تر اينكه در كشور ما در گذشته تا كنون نه تنها برخى از نخبگان حمايت نشده اند بلكه مورد بى مهرى و گاه برخوردهاى سليقه اى نيز شده اند كه مى طلبد دولت سيزدهم به دور از همه نمايش ها، شعارها و ويترين هاى نمايشى به حمايت و پشتيبانى واقعى از نخبگان بپردازد.

ويترين نمايشى حمايت از نخبگان مانند اين است كه در ويترين مغازه اى براى نمايش چندين جنس را به نمايش بگذارند اما درون مغازه خالى از جنس است و چند جنس فقط براى نمايش در ويترين چيده شده است، بنابراين اگر دولت و حاكميت واقعا به فكر آينده كشور است خارج از نمايش هاى ويترينى از نخبگان، در درون و واقعيت نيز، به حمايت از نخبگان بپردازد.

بى تفاوتى و سكون نخبگان يك جامعه زيانهاى بسيارى در بر دارد زيانبارتر آنكه نخبگان جذب كشورهاى مهاجر پذير شوند

جامعه نخبگى كشور بسيار خسته، درمانده و رنجور است اكنون بايد كارى کرد!

به قلم : داریوش کشاورز