هفتة قبل منتخبين مردم در مجلس يازدهم رسماً کار خود را آغاز کردند. نمايندگان اين دوره در مجموع نسبت به ده دورة قبل با کمترين رأي به مجلس راه يافتند و بخش عظيمي از مردم در پاي صندوق‌هاي رأي غايب بودند، با اين‌حال برندگان اصلي اين ميدان مردم بودند؛ چون بهترين راهي که مي‌شود با […]

هفتة قبل منتخبين مردم در مجلس يازدهم رسماً کار خود را آغاز کردند. نمايندگان اين دوره در مجموع نسبت به ده دورة قبل با کمترين رأي به مجلس راه يافتند و بخش عظيمي از مردم در پاي صندوق‌هاي رأي غايب بودند، با اين‌حال برندگان اصلي اين ميدان مردم بودند؛ چون بهترين راهي که مي‌شود با اصحاب قدرت سخن گفت، همان صندوق رأي است؛ لذا مردم نشان دادند در هر شرايطي حاضر نيستند از حق خود کوتاه بيايند و درخصوص احقاق حق خود شوخي ندارند. به‌هرحال، حکومتگران ما بايد بدانند مردمي که کشوري سرشار از ثروت مادي و معنوي دارند، حاضر نيستند مثل مردم يمن لنگ بپوشند و نان خشک بخورند. ملتي که با رشادت خود سلطه‌گران و اذنابشان را از کشور بيرون کردند و شاهاني را که خود را ساية خدا مي‌دانستند، به قبرستان تاريخ سپردند، مردمي که هشت سال با متجاوزان جنگيدند تا آناني را که چشم طمع به اين خاک زرخيز داشتند، از کردة خود پشيمان کنند، حال اجازه نمي‌دهند عده‌اي با ناکارآمدي و ديگراني با فساد اقتصادي و پاک‌دست‌نبودن، آنان را به‌سمت فقر و نداري سوق دهند و طوري شود که حذف چهار صفر از پول ملي افتخار محسوب شود و فکر کنيم پول ما زيباتر جلوه مي‌کند، شايد عده‌اي فکر مي‌کنند مردم ما متوجه نمي‌شوند! از طرفي هيچ تضميني وجود ندارد چند سال ديگر، از اين تومان زيبا هم چند صفر کسر نشود! کما اينکه اين روزها يک سکة طلا به مرز هشتاد ميليون ريال نزديک شده است؛ لذا افراد هم‌سن‌وسال نگارنده به‌خوبي مي‌دانند در گذشته‌اي نه‌چندان دور، حتي در زمان جنگ، مردم عادي و کارگران روزمرد به عروس و دامادهاي اقوام خود سکة طلا هديه مي‌دانند؛ ولي متأسفانه هم‌اکنون قيمت يک سکة طلا برابر با چند ماه حقوق آنان شده است. بديهي است در کشور ما خود مردم نقشي در تعيين قيمت سکه و طلا و افزايش و کاهش آن ندارند؛ بلکه اين حاکمان هستند که بايد تدبير کنند و به مردم اميد بدهند تا هر حقوق‌بگير بازنشسته و مستمري‌بگير شرمندة اقوام و اطرافيان و به‌ويژه فرزندان خود نباشد. عده‌اي براي اينکه به مردم آدرس غلط بدهند، مي‌گويند سکه و ارز ربطي به زندگي مردم و اقتصاد خانواده ندارد؛ اتفاقاً بايد گفت همة مسائل اقتصادي به‌هم مرتبط است؛ براي مثال، دوستي مي‌گفت خدا را شکر امسال هندوانه فراوان و ارزان است طوري‌که با فروش يک سکة طلا مي‌توان به کل مردم شهر سمنان يک قاچ بزرگ هندوانه داد؛ چون با فروش يک سکة طلا مي‌توان چندين هزار کيلو هندوانه خريد. به او گفتم البته ما خدا را شاکريم به‌جاي ميوه‌هاي گران‌قيمت مثل گيلاس و توت فرنگي يا موز و آناناس مي‌توانيم هندوانه نوش جان کنيم؛ ولي حقيقت ماجرا اين است که به‌علت نبودِ مديريت اقتصادي و سياست خارجي مناسب، همسايگان ما با افزايش ناگهاني تعرفه مانع صادرات ما به کشور خود شده‌اند؛ براي مثال، کشور ترکيه براي واردات هر تن هندوانه به کشورش، سيصد دلار تعرفه تعيين کرده و چون ديگر مقرون‌به‌صرفه نبوده، هفت‌هزار تن هندوانه را در مرزهاي ما بلاتکليف مانده است؛ ازاين‌رو مردم کم‌درآمد که نمي‌توانند به‌سمت ميوه‌هاي گران‌قيمت بروند، شانس آن را پيدا کردند لااقل براي فرزندان خود هندوانه بخرند؛ گذشته از اينکه برخي توان خريد همين هندوانه را هم ندارند.

در پايان، نگارنده از منتخبين مردم تقاضا دارد پس از تصويب اعتبارنامه‌هايتان، همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب بيان کردند، حال که نمايندة مردم شده‌ايد، اول پاک‌دستي را سرلوحة کارتان قرار دهيد، دوم نوع درآمد و زندگي‌تان متناسب با اقشار کم‌درآمد باشد و نهايتاً کاري کنيد که همة طرح‌ها و لوايح مصوب مجلس در مسير رفاه و آسايش همة مردم ايران‌زمين باشد تا شاهد روزي باشيم که ديگر نه کسي از حقوق‌هاي نجومي سخن بگويد و نه معترض به املاک نجومي باشد و مهم‌تر از همه، با همة کشورها به‌جز آن‌هايي که رسماً با ما دشمني دارند، دوست و هم‌پيمان باشيد تا ديگر هفت‌هزار تن هندوانة ما بلاتکليف نماند؛ لذا بايد در کنار ارتقاء سطح زندگي اقشار مختلف مردم، به فکر منافع ملي کشور باشيد و اين ميسر نمي‌شود مگر با مديريت علمي و هم‌زيستي مسالمت‌آميز با مردم ديگر بلاد!