یکی از ویژگی‌های جامعه‌ای نمونه و عالی وجود اعتماد و اطمینان است؛ یعنی همان طوری که در معنای این لغات آمده، مردم جامعه در سایۀ اعتماد می‌توانند به هم تکیه کرده و ضمن متکی‌بودن به یکدیگر، با دلگرمی و آرامش بیشتری روزگار را طی کنند که البته این اعتماد از میان اعضای خانواده شروع شده و به اعتماد همگانی به‌ویژه به اعتماد به کسانی منتهی می‌شود که در مصدر امور هستند و سرنوشت آحاد جامعه را رقم می‌زنند.

به گزارش پایگاه خبری ایرانیان فردا وبه نقل از پیام گوی سمنان،یکی از ویژگی‌های جامعه‌ای نمونه و عالی وجود اعتماد و اطمینان است؛ یعنی همان طوری که در معنای این لغات آمده، مردم جامعه در سایۀ اعتماد می‌توانند به هم تکیه کرده و ضمن متکی‌بودن به یکدیگر، با دلگرمی و آرامش بیشتری روزگار را طی کنند که البته این اعتماد از میان اعضای خانواده شروع شده و به اعتماد همگانی به‌ویژه به اعتماد به کسانی منتهی می‌شود که در مصدر امور هستند و سرنوشت آحاد جامعه را رقم می‌زنند. بدیهی است این اعتماد در سایۀ ثبات در وعده‌ها و عمل به آن‌ها پدید می‌آید و همیشه تناقض‌گویی سطح اعتماد را در جامعه کاهش می‌دهد و چه بسا در پی بی‌اعتمادی اعتراض زیاد شده و ایرادگیری و انتقاد جای اعتماد و اطمینان را می‌گیرد و موجب تشتت و استرس و بدبینی می‌شود.
شوربختانه در کشور ما به‌دلیل ندانم‌کاری‌های برخی از مدیران و مسئولان، به‌شکل عجیبی اعتماد در همۀ سطوح سقوط کرده است؛ برای مثال، هم‌اکنون اگر کسی از آشنایان خود تقاضای قرض‌الحسنه داشته باشد یا درخواست کند برای دریافت وام ضامن او شوند یا به هر شکلی، وسیله‌ای را به‌عنوان امانت بخواهد، با جواب منفی روبه‌رو خواهد شد؛ البته در سال‌های قبل مردم بیشتر به یکدیگر اعتماد می‌کردند و قول هرکس برای دیگری به‌منزلۀ سند و مدرک بود. اکنون این بی‌اعتمادی آرام‌آرام جای وثوق و اطمینان را گرفته است که در اینجا برای اثبات این ادعا، چند مثال ذکر می‌شود:

  1. روزگاری در کشور ما برخی از افراد به تأسیس مراکزی تحت‌عنوان مؤسسات مالی و اعتباری اقدام کردند و در پی آن، اندوخته‌های مردم را به یغما بردند؛
  2. برخی از افراد که می‌بایست حافظ جان و مال مردم باشند و در مصدر امور بودند، تحت عناوین مختلف هزاران میلیارد تومان از بیت‌المال اختلاس کرده و متواری شده یا درکشورهای دیگر به خوش‌گذرانی مشغول‌اند؛
  3. بیش از 24 سال قبل در استان و شهرمان، سمنان، عده‌ای به تأسیس شرکت کومش‌گستر اقدام کردند و هزاران نفر از کارمندان دولت و کارگران شریف که درآمد یا پس‌انداز اندکی داشتند، سهام آن را خریدند که متأسفانه هم‌اکنون پس از این مدت طولانی، با خیانت در امانت مواجه شده‌اند و احساس می‌کنند بازیچۀ دست عده‌ای مدیر نالایق قرار گرفته‌اند که اگر آن روز این افراد با همان مبلغ هر کالایی را خریداری می‌کردند، هم‌اکنون صاحب میلیون‌ها تومان سرمایه بودند. به‌طور قطع، مدیران خودخواه این شرکت باید به‌دلیل اشاعۀ بی‌اعتمادی محاکمه شوند؛
  4. در مقولۀ بورس نیز دولتمردان وقت مردم را به‌جای خریدن سکه و ارز یا هر کالای سرمایه‌ای دیگر، به خریدن بورس تشویق کردند که بعدها مردم متوجه شدند درصد زیادی از اصل پول خود را از دست داده‌اند و بسیاری از آنان به بحران اقتصادی و مشکلات روحی دچار شده‌اند.
    در همین رابطه، برخی از اقتصاددانان در کسوت کاندیداتوری ریاست‌جمهوری ظاهر شده، قول دادند می‌توانند در طی چند روز، معضل بورس را حل کنند و با اینکه هم‌اکنون چند ماهی است دستی بر آتش دارند، نتوانسته‌اند کاری از پیش ببرند و این، به بی‌اعتمادی مردم بیشتر دامن زده است؛
  5. در انتخابات نمایندگان مجلس و دولت فعلی وعده داده شد که طبق قانون، معضل گرانی و تورم حل شده و تناسب معناداری بین تورم و درآمد حقوق‌بگیران برقرار می‌شود؛ ولی متأسفانه در طی این مدت شاهد این تناسب نبودیم؛ بلکه در بعضی مواقع شاهد فاصلۀ بیشتر بین درآمدها و قیمت کالاها بودیم و مردم به‌سختی می‌توانند احتیاجات اصلی خود یعنی خوراک، پوشاک و مسکن را برآورده کنند؛
  6. احکامی که دولت و دستگاه‌های وابسته به آن صادر می‌کنند، اجرا نمی‌شود و آنچه اتفاق می‌افتد، براساس اسناد ابلاغی نیست؛ برای مثال، صندوق بازنشستگی وزارت بهداشت و درمان در تاریخ 15تیر1400، حکمی مبنی بر اضافه‌شدن حقوق بازنشستگان به‌میزان 15درصد صادر کرده؛ ولی پایبند آن نبوده و حقوق‌ها همچنان براساس احکام قبل پرداخت می‌شود. آیا این خود موجب سلب اعتماد از صادرکنندگان احکام و دیگر اسناد دولتی نمی‌شود؟
    به‌هرحال، اعتماد در ارتباطات اجتماعی و در حیطۀ روان‌شناسی نقش اصلی دارد و دیگر فضایل انسانی و به‌ویژه اسلامی در سایۀ اعتماد رشد و نمو می‌کند که از آن جمله صداقت در گفتار و اعمال است و ازآنجایی‌که اکثر مردم کشورمان مسلمان هستند، می‌توانیم با اعتمادسازی ازطریق وفای‌به‌عهد، به ترویج درستکاری اقدام کنیم؛ بی‌اعتمادی یکی از آفت‌های زشتی است که موجب افزایش دروغ‌گویی، بی‌وفایی و بی‌انصافی می‌شود. به نظر می‌رسد بر اثر بی‌اعتمادی، دیگر کمتر کسی رغبت می‌کند به کمک هم‌نوعان خود بشتابد. این بی‌اعتمادی باعث می‌شود انفاق و بخشش نیز به محاق فراموشی برود؛ طوری‌که اگر شخصِ آبروداری به مشکل مالی دچار شود، تنها می‌ماند.
    در پایان، نگارنده یادآور می‌شود همان گونه که در آموزه‌های دینی ما وجود اعتماد در جامعه پسندیده است و افراد امت اسلامی باید با توکل به خداوند سبحان به یکدیگر اعتماد داشته باشند و اعتماد به یکدیگر از پایه‌ها و اصول اساسی در روابط بین مسلمانان است، از دست‌اندرکاران به‌ویژه از دولت جدید تقاضا می‌شود درخصوص این مهم اقدامی عاجل کرده و با احقاق وعده‌های خود اعتماد را به جامعه برگردانند و در برابر هر دستگاهی که سبب بی‌اعتمادی در جامعه می‌شود، با قاطعیت ایستادگی کنند و از هزاران عواملی که موجب بی‌اعتمادی مردم به حکومت می‌شود، لااقل پیگیر چند نمونۀ ذکرشده باشند تا آرامش خیال به جامعه برگردد و مردم از استرس و نگرانی رهایی یابند.
  • نویسنده : ابوالقاسم کواکبیان
  • منبع خبر : پیام گوی سمنانhr/ttp://payamgooyesemnan.i